تصور بسیاری از سازمانها از استراتژی یک مفهوم تغییرناپذیر است. اصطلاح برنامهریزی استراتژیک هم به چنین تصوری دامن میزند. بخش قابل توجهی از مدیران فکر میکنند خروجی فرایند تدوین استراتژی که با گذر از چندین مرحله و فرایند تودرتو حاصل شده است، باید از اعتبار قابل توجهی برخوردار باشد و حداقل برای مدتی طولانی پابرجا بماند. پیامد چنین نگاهی نادیده گرفتن نیاز به تغییر و بازنگری، یا حداقل سردرگمی برای شروع به تغییر و بازنگری استراتژی است؛ و خب نتیجه …
دسته: استراتژی
تقریباً عمده فرایندهای کلاسیک و متداول تدوین استراتژی از نقطه تعریف و تدوین ارکان راهبردی یا همان مجموعۀ معروف ماموریت، چشمانداز و ارزشها آغاز میشوند. شاید این تعریف ساده اما …
اجرا و پیاده سازی استراتژی یک دغدغه مشترک میان همه سازمانهاست؛ فارغ از آنکه استراتژی مستند و مدونی داشته باشند یا نه. این دغدغه از آنجا نشأت میگیرد که جلسات …
این پرسش که ” چرا استراتژی ها شکست میخورند ” تقریباً قدمتی هماندازه خود مفهوم استراتژی دارد. سازمان منابع فراوانی برای تدوین استراتژی صرف میکند، با خلق چشمانداز آینده خودش …
کلیدواژه رشد اساساً یکی از پرتکرارترین کلیدواژههاییست که توسط مدیران سازمانها و بنگاههای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد. در بسیاری از موارد منظور مدیران از واژه رشد در دستهبندی مفهوم …
در دو یادداشت قبلیام درباره بازنگری استراتژی به باورهای اشتباه درباره بازنگری استراتژی و همچنین، یک سری سئوالات راهنما برای شروع فرایند بازنگری استراتژی پرداختم. در این یادداشت که در …
در یادداشت قبلی، به باورهای اشتباه در بازنگری استراتژی پرداختم و با نگاه انتقادی، آنچه را که متداول است بازگو کردم. همانطور که همه میدانیم، بازنگری استراتژی در این مقطع …