همه سازمانها به استراتژی مشخصی برای مدیریت داراییهای خود نیاز دارند تا بتوانند مجموع داراییهایشان را به شکل بهرهور به کار بگیرند و به خلق ارزش بپردازند. با اینحال، صورتمسئله مدیریت دارایی در شرکتهای هلدینگ و چندکسبوکاره نسبت به شرکتهای تککسبوکاره از اهمیت بیشتری برخوردار است. اینگونه شرکتها علاوه بر داراییهای معمول در شرکتهای تککسبوکاره شامل سهامهای بورسی و غیربورسی، زمین و ملک، وجود نقد، حقوق مالکیت فکری و تاسیسات و تجهیزات تولید؛ داراییهایی در قالب کسبوکار و شرکت (از جنبه مالکیت بنگاههای تجاری) دارند که مسئله مدیریت دارایی را برای آنها حساستر میکند و نیاز به استراتژی دارایی هلدینگ را پدید میآورد.
استراتژی دارایی (که در متون مالی از آن با عنوان سیاست دارایی، استراتژی سرمایهگذاری و بیانیه سیاست سرمایهگذاری هم یاد میشود)، به شرکتهای هلدینگ کمک میکند تا توازن و تناسب معقولی را میان ترکیب سبد داراییهای خود و ارزش حاصله از آن برقرار سازند. به طور خاص، در تدوین استراتژی دارایی برای شرکتهای هلدینگ به دو پرسش کلان ذیل میپردازیم:
نسبت بهینه هرکدام از داراییها در ترکیب سبد داراییهای هلدینگ چیست؟
چگونه میتوانیم ترکیب سبد داراییهای هلدینگ را بر مبنای بازده و ریسک بهینه کنیم؟
در پروژههای مشاوره استراتژی برای شرکتهای هلدینگ، استراتژی دارایی را در کنار استراتژی سبد و استراتژی سرپرستی به عنوان یکی از سه جزء اساسی استراتژی شرکتهای هلدینگ مورد توجه قرار میدهم. اینکار در طی فرایندی به شرح ذیل به انجام میرسد:
تحلیل سبد داراییهای هلدینگ
گام اول، شناسایی سبد داراییهای شرکت و بررسی تغییر و تحولات این سبد در طی زمان است. در این گام باید ارزیابی دقیقی روی سهم هر کدام از داراییها نسبت به کل ارزش داراییهای هلدینگ داشت. ضمن آنکه باید ارزش حاصله از سبد داراییهای موجود را محاسبه نمود. این ارزش مبتنی بر دادههای تاریخی است.
تحلیل زیربناهای منطق سرمایهگذاری در هلدینگ
سرمایهگذاری همیشه با پیشفرضهایی درباره نرخ بازده موردانتظار، سطح ریسک، قدرت نقدشوندگی و بازه سرمایهگذاری روبهروست. بنابراین باید این پیشفرضها به دقت استخراج شوند، به لحاظ رفتاری در سرمایهگذاریهای گذشته هلدینگ مورد ارزیابی قرار بگیرند و سپس، مستند شوند. این پیشفرضها زیربنای منطق سرمایهگذاری و استراتژی دارایی را در شرکتهای هلدینگ تشکیل میدهند.
تنظیم سناریوهای سبد داراییهای هلدینگ
سبد دارایی هلدینگ ممکن است متشکل از گونههای مختلفی از دارایی باشد که هر یک از این گونهها مقتضیات متفاوتی به لحاظ بازده، ریسک، نقدشوندگی و بازه زمانی دارند. در این گام، باید سناریوهایی را برای ترکیبهای گوناگون از داراییها بر حسب این چهار متغیر احصا کرد و توان خلق ارزش هلدینگ را در هر سناریو سنجید. در اختیار داشتن مجموعهای از سناریوها یک گام اساسی برای انتخاب سناریوی بهینه بر اساس دو مولفه: (۱) زیربناهای منطق سرمایهگذاری هلدینگ و، (۲) میزان مطلوب از خلق ارزش هلدینگ است.
مستندسازی استراتژی دارایی
گام پایانی، جمعبندی حاصل از سناریوی بهینه و پیشفرضهای حمایتکننده از آن سناریو است. بدینترتیب، استراتژی دارایی شرکت های هلدینگ نشان میدهد که هلدینگ سبد داراییهای خود را به چه صورت میان گونههای مختلف دارایی توزیع کرده است، از این سبد تا چه میزان انتظار خلق ارزش دارد و برای مدیریت این سبد به چه پیشفرضهایی التزام دارد.
چرا استراتژی دارایی اهمیت دارد؟
استراتژی دارایی نه تنها برای مدیریت سبد داراییها، بلکه برای تخصیص منابع در شرکتهای هلدینگ نیز لازم است. هلدینگهایی که فاقد استراتژی دارایی باشند، رویه مشخص و قاعدهمندی برای تخصیص منابع خود نخواهند داشت و در بلندمدت با میزان بسیار زیادی از آشفتگی و تعارض روبهرو میشوند.
فرض کنید یک هلدینگ با پنج شرکت زیرمجموعه در اختیار دارید که هر کدام به ترتیب ۱۰، ۳۰، ۶۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ واحد سود تولید میکنند. این سود در انتهای سال مالی در هلدینگ تجمیع میشود و سپس به مرحله تصمیمگیری برای بودجه و سرمایهگذاریهای سال آتی میرسید. این ۴۰۰ واحد منابع مالی به چه صورتی میان این شرکتها تخصیص داده خواهد شد؟ آیا در چنین شرایطی استفاده از نسبت سودآوری هرکدام از این شرکتها نتیجه بهتری دارد؛ باید منابع مالی را به صورت یکسان به شرکتها تخصیص داد؛ یا یکی از این شرکتها طرح توسعه ویژهای دارد که باید حجم عمدهای از منابع را در اختیار آن قرار داد؟ تخصیص منابع مالی به این طرح توسعه ویژه با چه معیارهایی صورت میپذیرد؟ آیا شرکتی که کمترین سودآوری را دارد، به دلیل عدم سرمایهگذاری کافی در سالهای آتی نیز همین وضعیت عملکردی را نخواهد داشت؟
استراتژی دارایی میتواند ابزاری برای ارزیابی عملکرد هلدینگ در سطح کلان نیز باشد. برای اینکار کافیست به مقایسه بازده واقعی و بازده قابلتحقق از ترکیب سبد داراییها بپردازیم. درصورتیکه بازده واقعی از بازده قابلتحقق کمتر باشد، میتوان بخشی از این مسئله را به عدم بهرهوری در مدیریت داراییها نسبت داد (این مسئله میتواند دلایلی خارج از کنترل هلدینگ نیز داشته باشد)، و به دنبال راهی برای بهرهور کردن داراییهای شرکت رفت. این راهکار میتواند طیف وسیعی از گزینهها از جمله بازطراحی سبد داراییهای هلدینگ، بازطراحی سبد کسبوکارهای هلدینگ یا حتی بازطراحی ساختار هلدینگ را هم شامل شود.
موضوعی که استراتژی دارایی بر آن متمرکز است، اغلب پس از شکلگیری هلدینگها و در طوفان مسائل عملیاتی و جاری هلدینگها به دست فراموشی سپرده میشود. استراتژی دارایی با مستند کردن پیشفرضها و سناریوی مطلوب در قالب مجموعهای از گزارههای التزامآور به هلدینگها کمک میکند تا همانگونه که سبد خود را بهینهسازی میکنند و رابطه میان ستاد و شرکتهای زیرمجموعه را طراحی میکنند، تدبیری هم برای داراییهای خود بیاندیشند و ترکیب این داراییها را به گونهای مدیریت کنند که حداکثر خلق ارزش را برایشان به همراه داشته باشد. به همین دلیل است که استراتژی شرکتهای هلدینگ بدون طراحی سه جزء استراتژی سبد، استراتژی سرپرستی و استراتژی دارایی کامل نیست.
4 دیدگاه On تحلیل و طراحی استراتژی دارایی در هلدینگ ها
پینگ بک: چهار جز کلیدی مدیریت شرکت های هلدینگ - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: تاسیس هلدینگ : آیا تصمیم درستی گرفتهایم؟ - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: هنر پیچیده و ظریف طراحی ساختار در شرکت های هلدینگ - وبسایت دکتر سید حسین جلالی ()
پینگ بک: طراحی هلدینگ : از حرف تا عمل - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
نظرات غیر فعال است