هدف گذاری برای سال جدید یا وقتی باید پدال گاز را فشار بدهی!

عموما ذهن انسان‌ها نسبت به تقویم دچار نوعی خطای سوگیری و شناختی است! به‌خاطر همین خطای ذهنی‌ست که وقتی قصد شروع کاری را داریم، آن را به شنبه هفته بعدی یا روز اول ماه بعد موکول می‌کنیم و برای ورق خوردن تقویم هم سهمی قائل می‌شویم. و باز به خاطر همین خطاست که برای سال جدید هدف گذاری می‌کنیم و نقشه می‌ریزیم. اشتباه برداشت نکنید، برنامه‌ریزی و هدف گذاری کار کاملاً درست و به‌جایی‌ست، اما این کارِ صحیح و پسندیده وابسته به تقویم و شروع یک سالِ جدیدِ سیصد و شصت و پنج روزه نیست و شما در هر مقطع دلخواهی از زمان می‌توانید برای هر بازه‌ای که می‌پسندید برنامه‌ریزی و هدف گذاری کنید! اما به هر حال چاره‌ای نیست و وقتی قرار است به هدف گذاری بپردازیم، مجبوریم از برنامه‌ریزی با افق یک‌سال پیش‌رو و اهداف سالیانه و نتایج برنامه‌ها و اهداف در پایان سال هم صحبت کنیم.

شرایط حاکم بر کشور برنامه‌ریزی و هدف گذاری برای سال جدید را به‌شدت دشوار کرده است. اگر تا سال‌های گذشته مجبور بودیم متغیرهایی مانند عدم‌اطمینان‌های اقتصادی و سیاسی، نوسان نرخ ارز، رشد جهشی قیمت‌ها، شدت تحریم‌های بین‌المللی و مولفه‌های نام‌آشنای دیگر را در برنامه‌ریزی‌های‌مان به حساب بیاوریم، امسال با شیوع ویروس کووید ۱۹ و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن هم دست به گریبان هستیم و به دلایل مختلف نمی‌توانیم برآورد دقیقی از شرایط پیش‌روی‌مان داشته باشیم. بسیاری از کسب‌وکارها در تعطیلی‌های اسفند و فروردین گذشته با زیان‌های گسترده مالی مواجه شده‌اند و قدرت خرید عمومی هم به دلایلی از جمله محدودیت‌های ناشی از بیماری کرونا، تورم، تغییر الگوی مصرف و برهم‌خوردن نظم عرضه و تقاضا کاهش یافته است. در نتیجه نه تنها سازمان‌ها و کسب‌وکارها، بلکه بسیاری از ما به عنوان یک فرد نیز در تنظیم و تعیین استراتژی زندگی شخصی و تعیین اهدافی که می‌خواهیم به آنها دست پیدا کنیم، به درجات مختلف درمانده‌ایم و حاصل این درماندگی به زندگی کردن در منطقه تعلیق منجر می‌شود. منطقه تعلیق جایی است که شما هر روز صبح از خواب بلند می‌شوید، اما با انفعال و اهمال‌کاری شب مجدداً به خواب می‌روید و مه‌گرفتگی جاده باعث توقف‌تان شده است. به همین دلیل ترجیح می‌دهید بایستید و به امید اتفاقی از بیرون، سپری شدن روزها را یکی بعد از دیگری بشمارید. برای رهایی از منطقه تعلیق چه می‌شود کرد؟ از آنجایی که هنوز در ماه ابتدایی سال به سر می‌بریم، سوگیری ذهنی‌مان می‌تواند کمک کننده باشد!

پس یک قلم و کاغذ بردارید، مجدداً پشت میز بنشینید و این بار به جای نوشتن لیست بلندبالایی از اهداف‌تان برای انتهای سال ۹۹، توصیفی از اوضاع پایان سال داشته باشید. شیوع گسترده کروناویروس جدید و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن را در نظر بگیرید؛ اختلاف مبنایی دولت فعلی و مجلس جدید را لحاظ کنید؛ شرایط تحریم‌ها و تبعات کاهش فروش نفت را محاسبه کنید؛ پیامدهای نپذیرفتن معاهدات بین‌المللی و قطع ارتباط بانکی کشور با بانک‌های بین‌المللی را به خاطر بیاورید و روندهای اساسی اقتصاد کلان مانند تورم و نرخ ارز را ترسیم کنید. سپس خاطره‌ای از انتهای اسفند ۹۹ بسازید. ما معمولاً عادت به خاطره‌بازی داریم، اما این‌بار باید دست به خاطره‌سازی بزنیم و با درنظر گرفتن همه پیش‌فرض‌ها تصویری از آینده خلق کنیم. اگر این خاطره مطلوب و خوشایند است، خب پس احتمالاً مشکلی وجود ندارد یا اگر هم وجود داشته باشد، این یادداشت نمی‌تواند کمکی به رفع مشکل شما بکند! اما اگر این خاطره ناخوشایند و دردناک است، باید دست به‌کار شد و مجموعه‌ای از شاخص‌ها را طراحی کرد که با ایجاد موانعی از جنس زمان، پول، قابلیت‌ها یا فرصت‌ها، احتمال رخ‌دادن خاطره انتهای ۹۹ را کاهش می‌دهند. دقت کنید! رخدادهای ناخوشایندی که برخی از آنها را فهرست کردم، از جنس واقعیت‌ها هستند. پس: (۱) چشم‌مان را روی واقعیت نبندیم و آن را انکار نکنیم، و (۲) به دنبال راه‌ها و راه‌کارهایی باشیم که تاب‌آوری و پایداری ما را در برابر واقعیت‌ها تقویت می‌کنند.

 

این شاخص‌ها می‌توانند از جنس زمان باشند: شاخص‌هایی را در نظر بگیرید که بتوانند تاثیرگذاری واقعیت‌های نامطلوب در زندگی شخصی و سازمانی شما را دچار تاخیر زمانی کنند. در بسیاری از وقایع ناخوشایند مهم این است که در لحظه بحرانی در میانه حادثه نایستاده باشید و از حجم گسترده ترکش‌ها در امان بمانید. واقعیت‌های ناخوشایند روی همه تاثیر منفی می‌گذارند، اما شدت این تاثیر منفی یکسان نیست و ایجاد تاخیر زمانی برای دورماندن از نقطه بحرانی یکی از کلیدهای مدیریت بحران است. در ذهن‌تان به دنبال سکانس‌هایی از فیلم‌های اکشن باشید که در آن قهرمان داستان از یک میله آهنی برای بستن در استفاده می‌کند و قبل از آنکه دیر شود از مهلکه می‌گریزد! بنابراین برای خودتان و برای سازمان‌تان زمان بخرید.

 

این شاخص‌ها می‌توانند از جنس پول باشند: شاخص‌هایی را طراحی کنید که هزینه‌های شما در اثر به‌وقوع پیوستن واقعیت‌های نامطلوب را کمینه کنند، یا منابع مالی جدیدی را برای کاستن از شدت ناخوشایندی خاطره پایان‌سال فراهم کنند. برای مثال بنگاه‌های تولیدی می‌توانند با ارزیابی کشش تقاضا به فکر کاهش حجم تولید برخی از محصولات خود باشند. در زندگی شخصی، ممکن است شما برای پرداخت قسط سالیانه بیمه عمرتان از همین الان در یک حساب سپرده مبلغی را پس‌انداز کنید تا از همین نرخ اندک بهره بانکی برای تامین بخشی از این قسط و اجتناب از عدم دیرکرد در پرداخت آن استفاده کنید.

 

این شاخص‌ها می‌توانند از جنس قابلیت باشند: شاخص‌هایی را طراحی کنید که قابلیت عبور از بحران را در شما تقویت کنند یا در هنگام ضرورت، بتوانند در تاب‌آوری به شما کمک کنند. روزهای قرنطینه در ابتدای فروردین فرصت خوبی برای مطالعه کتاب‌های خوانده‌نشده و استفاده از انبوه دوره‌های آموزشی و ویدئوهای آنلاین رایگان در بستر اینترنت بود. اگرچه همه سازمان‌ها پس از عبور از بحران کووید ۱۹ دوباره کار خودشان را از سر می‌گیرند، اما سازمان‌های هوشمند حتماً به این فکر می‌کنند که قابلیت‌های خود در مدیریت دورکاری را برای بحران‌های بعدی تقویت کنند.

 

این شاخص‌ها می‌توانند از جنس فرصت باشند: شاخص‌هایی را طراحی کنید که مستقیماً روی توان فرصت‌آفرینی و فرصت‌جویی شما متمرکز باشند. بعضی از سازمان‌ها و اشخاص در هنگام بحران‌ها شانس می‌آورند، اما این شانس نیست بلکه اثر انباشته حاصل از بهره‌برداری بهینه از فرصت‌هایی است که در زمان مناسب و به شیوه مناسب پاسخ داده شده‌اند. فرصت‌هایی برای تقویت شبکه ارتباطاتی یکی از نمونه‌ها در این زمینه است. به علاوه، اشخاصی که در زمینه‌هایی مانند آموزش و مشاوره فعال هستند، می‌توانند به‌دنبال فرصت برای توسعه محصولاتی باشند که در وقفه‌هایی مانند شیوع کووید ۱۹، تاب‌آوری آنها را افزایش می‌دهد.

 

همه اینها را نوشتم تا در انتها، به تیتر این یادداشت اشاره کنم. مثل همه جمله‌هایی که به افراد بزرگ نسبت می‌دهند، این جمله را هم به میشائیل شوماخر، راننده افسانه‌ای فرمول یک نسبت داده‌اند که او در پاسخ به علت موفقیت‌هایش اینطور گفته: ” تنها رمز موفقیت من این است که زمانی که دیگران ترمز می‌گیرند، من گاز می‌دهم.” البته این جمله برای مدیریت بحران‌های ترافیکی کارساز نیست و اوضاع را پیچیده‌تر می‌کند! و باز هم البته فرقی نمی‌کند که شما شوماخر نیستید یا زندگی در ایران، رانندگی در پیست فرمول یک نیست! چیزی که حالا و همین لحظه اهمیت دارد این است که وقت فشار دادن پدال گاز رسیده است و نباید به دلیل رخدادهایی که بسیاری از آنها از دایره کنترل‌مان خارج است در منطقه تعلیق بمانیم.

این همان مفهوم امید و ناامیدی در اگزیستانسیالیسم است. در اگزیستانسیالیسم ما فقط به آنچه وابسته به اراده ماست، یا به مجموعه احتمال‌هایی که عمل ما را ممکن می‌سازد متکی هستیم. بنابراین به جای گوشه‌گیری، حسرت، خشم یا حرص برای تسلط بر جهان، باید بر خویشتن مسلط شویم. کاری بکنیم که احتمال وقوع و تبعات خاطره‌های ناخوشایند کمتر و کمتر شود و راهی برای عبور از میان بحران‌ها برای خودمان و برای سازمان‌مان بسازیم.

البته اجازه دهید مانع از شکل‌گیری برداشت‌های افراطی بشوم. منظورم از فشردن پدال گاز الزاماً گذراندن دوره‌های آموزشی پی در پی، مطالعه انبوهی از کتاب و تیک زدن لیست هدف گذاری های جاه‌طلبانه نیست. قصد ندارم شما را به یک مبارزه که انتهای آن فقط به‌روی مقاصد مالی و ته‌مانده حساب بانکی متمرکز است، دعوت کنم! فشردن پدال گاز می‌تواند تلاش شما برای بهتر زندگی کردن و غنی‌تر تجربه کردن باشد. کسی از فردا باخبر نیست و نمی‌دانیم یک هفته یا یک ماه بعد چه به سرمان می‌آید، بنابراین می‌توانیم پدال گاز را برای شناخت بهتر از خودمان فشار دهیم، فرصتی را به مرور تجربه‌های زندگی و استخراج درس‌آموخته‌های‌شان اختصاص دهیم، درباره مواجهه با زندگی در بحران فکر کنیم، یا حتی امکان‌های زندگی‌مان را با تماشای یک مجموعه فیلم گسترش دهیم. شخصاً در یک ماه گذشته، فرصت مناسبی پیدا کردم تا نوشته‌های خودم در یک زمینه مشخص را سر و سامان بدهم؛ در پروژه‌ای با سبک جدید کار کنم و تاب‌آوری‌ام را حفظ کنم؛ به یکی از ایده‌هایم برای کسب‌وکار جدی‌تر فکر کنم؛ یک مهارت جدید کسب کنم؛ چندین دوره آموزشی تخصصی و آنلاین را بگذارنم؛ و تعدادی از فیلم‌هایی که هرگز فرصت مشاهده‌شان را پیدا نمی‌کردم تماشا کنم و به داستان و تکنیک و موسیقی آنها توجه کنم.

پس همین حالا کاغذتان را برگردانید و پشت کاغذ شاخص‌هایی را که می‌تواند پیامدهای خاطره ناخوشایند پایان سال را کمرنگ کند، یادداشت کنید. اگر هر کدام از ما برای زندگی شخصی‌مان دست به چنین کاری بزنیم، جامعه‌مان هم با پیامدهای کمتری از خاطره ناخوشایند پایان سال دست به گریبان خواهد بود و شرایط زندگی به مراتب بهتر از ماندن در منطقه تعلیق می‌شود.