کتاب میشل رابینسون اوباما، همسر باراک اوباما، با عنوان Becoming یا شدن یکی از کتابهای پراقبال این روزها، هم در ایران و هم در دیگر کشورهاست. در واقع این کتاب، علاوه بر آنکه روایتی از زندگی در قالب نقش همسر رئیسجمهور ایالاتمتحده امریکا است، بیانگر بیم و امیدهای جامعه سیاهپوستان امریکا و از آن مهمتر، بیم و امیدهای زنان سیاهپوست در امریکا است. از این جهت، مطالعه این کتاب به ویژه برای اشخاصی که به نحوی با مدیریت اجرایی سیستمها (در سطوح مختلف) سروکار دارند، یا به مشغولیتهای اجتماعی و سیاسی میپردازند، مفید است و آنها را با نوعی نگاه جدید آشنا کرده و لنز جدیدی برای نگاه به مسائل اجتماعی در اختیارشان قرار میدهد. علاوه بر آمار بینالمللی، آمار تجدید چاپ و رقم فروش هفتگی این کتاب در ایران هم نشانگر اقبال مخاطبان و خوانندگان ایرانی است؛ البته نباید این را نادیده گرفت که دلایل متعددی به غیر از میل به مطالعه و کتابخوانی در این اقبال سهم دارند. با این همه، کتاب شدن آن چیزی نبود که انتظارش را داشتم. جستوجویی درباره این کتاب داشتم و دیدم که کمتر نقدی از آن به زبان فارسی وجود دارد، بنابراین تلاش کردم تا خیلی کوتاه در این یادداشت بگویم چرا کتاب شدن آن چیزی نیست که انتظارش را داشتم [و ممکن است شما هم انتظارش را داشته باشید]
اغلب ما ایرانیان، دوران ریاست جمهوری اوباما را به خوبی در ذهن داریم. نقشی که اوباما در طول هشت سال ریاست جمهوری خود برای مذاکرات هستهای با ایران ایفا نمود و رویکردی که دولت فعلی ایالاتمتحده نسبت به ایران و برجام در پیش گرفته است، نوعی ذهنیت مثبت را نسبت به اقدامات اوباما در ذهن ایرانیان پدید آورده است. نظام سیاسی امریکا در کنار نقشی که برای شخص رئیسجمهور در نظر میگیرد، نقشی غیررسمی اما اثرگذار را برای همسر او نیز قائل میشود. این مسئله باعث میشود نه تنها تصویر مثبتی از اوباما را در ذهن داشته باشیم، بلکه همین نگاه نسبت به زندگی شخصی و خانواده او نیز تسری پیدا کند. به همین دلیل است که معتقدم نقش اوباما در مذاکرات هستهای در کنار رویکرد نرم او نسبت به مسائل بینالمللی، تلاش برای حل مناقشههای ادامهدار ایالاتمتحده با کشورهایی مانند کوبا و انتخاب او به عنوان نخستین رئیسجمهور سیاهپوست تاریخ امریکا از جمله دلایلی هستند که کتاب شدن را در ایران پرفروش ساختهاند.
از حیث محتوایی، کتاب شدن به دو دلیل کتاب مهمی است. نخست آنکه همانطور که میشل اوباما در بخشی از متن کتاب اشاره میکند، کتابی درباره همسران روسای جمهور امریکا وجود ندارد و این کتاب، شاید بهترین تلاشی باشد که تاکنون برای نگاه به نقش همسر رئیسجمهور امریکا به عنوان یکی از قدرتمندترین زنان دنیا صورت پذیرفته است. با اینحال، این تلاش چندان به ثمر ننشسته است و علیرغم فصول ابتدایی کتاب که توصیفهای نسبتاً مفصلی از زندگی شخصی میشل اوباما و دوران تحصیلات عالیه او را در بردارد، کمتر به زندگی میشل اوباما به عنوان همسر رئیسجمهور ایالاتمتحده پرداخته شده است. این ضعف بزرگ به ویژه هنگامی نمایانتر میشود که بدانیم او اساساً اشارهای به تنشهای اوباما در اثر پرداختن به مسائل حساسی از قبیل ایران و کوبا یا اجرای طرحهای مهمی نظیر طرح نظام سلامت امریکا و به تبع آن نقش میشل اوباما در همراهی و مدیریت این تنشها نکرده است. دلیل دیگری که این کتاب را مهم میکند، نگاه این کتاب به امریکا از دید جامعه سیاهپوستان است. بر خلاف دلیل نخست، این مورد را میتوان از نقاط قوت کتاب شدن برشمرد و تصویری نسبتاً جذاب از تلاش جامعه سیاهپوستان امریکا برای به دست آوردن سهم خود در ایالاتمتحده به دست آورد. کنار هم گذاشتن این تصویر با توصیفهای نویسندگان دیگر و دادههایی که درباره جامعه سیاهپوستان در دهههای ۴۰ تا ۷۰ میلادی وجود دارد، میتواند نمایانگر روند تغییرات اجتماعی و رویکرد جوامع (به خصوص ایالاتمتحده امریکا) نسبت به خردهفرهنگها و خردهنژادها باشد و از این جنبه، این کتاب یکی از منابع قابلتوجه برای محققانی است که به مطالعه تغییر و تحولات اجتماعی علاقهمندند.
با اینحال، در جمعبندی این دو نکته کفه ترازو را نسبت به نقطه ضعف کتاب در پرداختن به تاثیرگذاری میشل اوباما در دوران ریاستجمهوری اوباما و تاثیرپذیری زندگی شخصی او از رئیسجمهوریِ همسرش سنگینتر از نقطه قوت کتاب میبینم. نویسنده خواسته یا ناخواسته، این دوران را به طور خلاصه و با گامهایی پرسرعت به تصویر کشیده است و از باز کردن پیامدهای این دوره بر “من شدن” اجتناب کرده است. طبعاً همه رخدادها و اتفاقات زندگی در روند رشد و تکوین منِ وجودی هریک از ما تاثیرگذار است و نمیتوان در این میان برخی را استثنا نمود و بدیهی است که اتفاق بزرگی همچون بر عهده گرفتن نقش رئیسجمهوری ایالاتمتحده، نه تنها منشدنِ شخص متصدی این نقش، بلکه منشدنِ تمام اعضای خانواده او را تحت تاثیر قرار میدهد. از این منظر، نمیتوان کتاب میشل اوباما را کتابی دانست که مطالعه آن رهاورد قابلملاحظهای به همراه داشته باشد، اگرچه مطالعه این کتاب نظیر همه کتابها رهاوردهای دیگری هم به همراه دارد که ممکن است هر خوانندهای بنابر قصد و انتظار خود به آنها دست یابد. نسخه فارسی کتاب شدن که توسط دکتر علی سلامی ترجمه شده و انتشارات مهراندیش به چاپ رسانده است، علیرغم چند اشتباه محسوس در برگردان مفاهیم، ترجمه روان و خوبی از کار درآمده است. هرچند عدم استفاده از ویرگول و بهکارگیری نشانه درنگ به جای آن که از ابداعات سلیقهای و عجیب و غریب این کتاب و ناشر آن است، به شدت به خوانایی متن کتاب صدمه زده است.