فارغ از جایگاه و موقعیتمان، بهطور روزافزون در معرض نیاز به مهارت تجزیه و تحلیل کسبوکار قرار داریم. به عنوان یک کارشناس، مهارت تحلیل کسب و کار یکی از مهمترین الزامات برای برعهدهگرفتن بسیاری از جایگاههای شغلی است. مدیران میانی برای تصمیمگیری و ارائه گزارش به سطوح بالاتر سازمان باید توانایی تحلیل کسب و کار خودشان را تقویت کنند. مدیران ارشد نمیتوانند بدون داشتن مهارت تحلیل کسب و کار به تصمیمگیریهای استراتژیک بپردازند یا حتی صحت و کیفیت گزارشهای دریافتی از مدیران میانی و کارشناسان زیردستشان را ارزیابی کنند. مبادرت به سرمایهگذاری و شرکتداری هم بدون آنکه درک درستی از فضای کسب و کار و ارزیابی جذابیتهای هر بخش از آن چیزی به جز اتلاف سرمایه به همراه ندارد. مدرسان نیز برای آنکه بتوانند عمق و غنای بیشتری به مطالب آموزشیشان ببخشند و در پاسخ به پرسشهای ذهنی مخاطبانشان به چالش برنخورند، باید قادر به تجزیه و تحلیل فضای کسب و کار باشند. حتی اشخاصی که در هیچکدام از طبقهبندیهای فوق قرار نگیرند، باز هم به نوعی در سرمایهگذاریهای شخصی و خُرد، تصمیمگیری درباره آینده شغلی و مسیر حرفهای و یا حتی مهاجرت به یک کشور جدید نیازمند این مهارتاند تا بتوانند تصمیم بهینهتری بگیرند. در نهایت واضح است که باید مهارت تحلیل کسب و کار را جزء ضروری از مهارتها و قابلیتهای مشاوران مدیریتی بدانیم. در نتیجه، نمیتوان ارزش این مهارت را دستکم گرفت و به سادگی از کنار آن عبور کرد. دامنه بحث درباره این مهارت بسیار گسترده است و میتوان موضوعات مختلفی از چگونگی تقویت این مهارت تا مدرک حرفهای تحلیل کسب و کار را ذیل آن طبقهبندی کرد. به همین دلیل در این یادداشت تنها به ذکر پنج نکته اکتفا میکنم، نکاتی که در زمره سادهترین دلایل بیکیفیتی تحلیلهای کسب و کار به شمار میروند و از قضا در مشاهداتم حین پروژههای مشاوره مدیریت و کارگاههای آموزشی برای مدیران حرفهای به دفعات با آنها مواجه میشوم.
چرا در تحلیل کسب و کار موفق نیستیم؟
دویدن روی خط مستقیم
پدیدهها در دنیای واقعی خطی نیستند و نمیتوان مسائل دنیای کسبوکار را با نگاه خطی و در خلأ تحلیل کرد. در دنیای واقعی پدیدهها با درجات مختلفی از شدت و عمق به هم وابستهاند و روی همدیگر تاثیر متقابل میگذارند. نمیتوانیم برای افزایش سهم بازار قیمت محصولاتمان را کاهش دهیم، زیرا چنین رخدادی طبعاً رقبا را به واکنشهای قیمتی وامیدارد؛ باعث کاهش سود حلقه پخش و خردهفروشی و نارضایی آنان میشود؛ بخشی از مشتریان را درباره انگیزه و علت اصلی کاهش قیمت به تردید میاندازد؛ و پیامدهای دیگر نیز دور از انتظار نیست.
صندلیِ پایِ کتابخانه
کتاب و کتاب خواندن اصلاً بد نیست، اما تحلیل واقعیتهای کسبوکار با اتکا به خواندههایمان اصلاً امکانپذیر نیست. مهارت تحلیل کسب و کار از مشاهده عینی، مواجهه با واقعیتهای عملیاتی و ارزیابی عملی حاصل میشود و مطالعه چندین جلد کتاب و مقاله درباره فرایند تولید در یک صنعت، نمیتواند به اندازه بینشها و درک حاصله از بازدید از خط تولید اثربخشی داشته باشد. بنابراین باید از روی صندلی پایِ کتابخانه بلند شد و تحلیل را در جایی دیگر، کنار خط تولید، انبار، دفتر فروش یا بازار تکمیل کرد.
سبقت از صف انتظار
ما در دنیای انتزاعی ذهنمان یک متغیر را تغییر میدهیم و بلافاصله تاثیر این تغییر را روی متغیر بعدی برآورد میکنیم. اما در دنیای واقعی، انتقال اثرات از یک متغیر به متغیر دیگر با قدری تاخیر همراه است. اگر تقاضا رو به افزایش است و این مطلوبیت ما را به فکر افزایش ظرفیت تولید انداخته، باید به یاد داشته باشیم که از زمان تصمیم به افزایش ظرفیت تولید تا در مدار قرارگرفتن این ظرفیت جدید با یک فاصله زمانی روبهرو هستیم و اگر نتوانیم این تاخیر را به درستی ارزیابی کنیم، ممکن است با پیامدهای ناگواری مواجه شویم.
ذهنهای آشفته
تحلیل کسب و کار به ذهن نظاممند نیاز دارد و دقیقاً به همین دلیل است که تحلیلگران موفق از مدلها و الگوهای نظری برای تجزیه و تحلیل بهره میگیرند. مدلها معجزه نمیکنند، هیچ مدلی نمیتواند صحت تحلیل را تضمین کند، اما در عوض میتواند نگاه ما را به سمت مولفهها و اجزایی جلب کند که به طور معمول آنها را نادیده میگیریم و از پراکندهکاری و آشفتگی ذهنی ما در بررسی ابعاد مختلف یک پدیده جلوگیری کند.
رودخانه کمعمق
این بدیهیست که تولید خروجی نیازمند ورودی است. تحلیل کسبوکار هم از این قاعده مستثنی نیست. برای داشتن تحلیلهایی عمیقتر و بهتر، لازم است عمق رودخانه اطلاعاتمان را افزایش دهیم، از منابع اطلاعاتی غنیتر و مطمئنتری استفاده کنیم، ذهن بازتری در برابر اطلاعاتی که دوستشان نداریم داشته باشیم، تنوع اطلاعاتی بیشتری داشته باشیم و به طور کلی، خوراک بهتری به فرایند تحلیلمان بدهیم. مهارت تحلیل کسب و کار بدون در اختیار داشتن ورودی لازم برای تحلیل نشدنی است!
2 دیدگاه On مهارت تحلیل کسب و کار (۱): پنج نکته ساده، اما مهم
پینگ بک: لینکهای هفته (۵۳۲) – گزارهها ()
پینگ بک: مهارت تحلیل کسب و کار : از چه منابعی استفاده کنیم؟ - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
نظرات غیر فعال است