فرض کنیم قصد داشته باشیم توپ طلای سازمانی را اهدا کنیم. پرسش این است: کدامیک از مدیران عامل با چه ویژگیهای متمایزی میتوانند برنده توپ طلا باشند؟! ما به معیارها و گزارههایی برای ارزیابی نیاز داریم که الزاماً نباید کمّی باشند، اما باید بتوانند ارزشیابی دقیقی از خصیصههای بااهمیت در میان مدیران و راهبران سازمان ارائه کنند. البته حالا که صحبت از اهدای توپ طلا شد، خالی از لطف نیست که این را هم در نظر بگیریم که حتی در دنیای فوتبال با مجموعه مشخص و شفافی از معیارها مانند کیفیت بازی، تعداد گل و کسب نتایج تیمی، بازهم ماجراهایی مثل توپ طلای ۲۰۲۱ شکل میگیرد و جایزه به فردی میرسد که استحقاقش را ندارد!
واقعاً اگر قصد اهدای توپ طلا را داشته باشید، چه معیارهایی در فهرست شما قرار میگیرند. بر حسب نظر شخصیام، گزارههای توصیفی ذیل را بهعنوان مهمترین (و نه کاملترین) فهرست از گزارهها برای اهدای توپ طلا به یک مدیرعامل یا راهبر در نظر میگیرم:
قاطعانه و با شفافیت تصمیمگیری میکند، حتی اگر در مهلکه تصمیمات دشوار قرار بگیرد.
نه با تغییر میجنگد و نه برای توجیه ولنگاری در تصمیمگیری پشت واژه تغییر پنهان میشود.
سازمان را در کارکردهای رسمیاش خلاصه نمیکند و به وجه غیررسمی سازمان هم اهمیت میدهد.
هنگام تصمیمگیری در کنار شهود ذاتی، وزنی هم برای تحلیل و منطق قائل میشود.
معنای مشورت گرفتن را میفهمد و برای فرار از پیامدهای نامطلوب محتمل، سراغ مشاور نمیرود.
نظرات گوناگون را میشنود، از نظرات مخالف استقبال میکند و به جستوجوی نظرات متفاوت میرود.
از جایگزین کردن شعار به جای استراتژی و رویا به جای هدف پرهیز میکند.
کلیگویی را کنار میگذارد و عملگرایی را در راهبری سازمان بهکار میگیرد.
هم به نتیجه اهمیت میدهد و هم به فرایند؛ هم گذشته را در نظر دارد و هم آینده.
مفهوم راهبری را درک کرده است؛ این یعنی تمام روز را در جلسه نمیگذراند.
مفهوم کار تیمی را درک کرده است؛ این یعنی منشی مدام با کارتابلی از برگههای برای امضا وارد اتاقش نمیشود.
از هیئتمدیره در تصمیمگیریها بهعنوان یک بستر توانمندساز استفاده میکند، نه بهعنوان ابزار.
به جای گزاره بیسروته “باید فرهنگش را اصلاح کنیم…”، دقیقاً مشخص میکند که “باید چه کاری انجام دهیم”
به دفعات از “نمیدانم” استفاده میکند، بهخصوص وقتی نمیداند!
میداند نتیجهها را بهازای هزینهکرد چه مقدار منابع بهدست آورده است.
برای توسعه وقت میگذارد؛ چه توسعه سازمان تحت هدایتش و چه توسعه شخصیاش.