ساختار و طراحی سازمان یکی از پیچیدهترین مباحث مدیریتی است. ساختار معیوب تمام تلاشهای سازمان را بیاثر میکند، جلوی دستیابی به اهداف و استراتژیها را میگیرد، تعارضها و تنشهای میان کارکنان را افزایش میدهد و به هدررفت منابع سازمانی، اعم از منابع مشهود و منابع نامشهود منجر میشود. با این وجود، عمدتاً تلقی از ساختار به چارت یا نمودار سازمانی محدود میشود و ظرافتهای موردنیاز برای طراحی ساختار مورد بیتوجهی قرار میگیرند. چالشهایی که درباره ساختار معیوب یک سازمان وجود دارد، در ساختار اتحادهای استراتژیک شکل بسیار جدیتری به خود میگیرد. اتحادها که حاصل همراهی و همکاری دو یا چند سازمان گوناگون هستند، به مراتب با دشواریهای بیشتری در خصوص ساختار سازمانیشان روبهرو هستند و شبکه روابط درهمتنیده میان شرکا پیچیدگی ساختاری اتحادها را به شدت افزایش میدهد.
هنگامیکه شرکای اتحاد به مقطع تصمیمگیری درباره ساختار اتحاد میرسند، چالشها بروز مییابد: ساختار باید از چه الگویی تبعیت کند؟ قدرت تصمیمگیری در ساختار اتحاد چگونه توزیع میشود؟ هریک از نمایندگان شرکا چه نقشی در تصمیمگیریها دارند؟ سطح درگیری شرکا در امور اتحاد تا چه اندازه است؟ انتقال منابع و دانش در بستر اتحاد میان طرفین چگونه صورت میپذیرد؟ چه سازوکارهایی برای هماهنگی در اتحاد پیشبینی شده است؟ شرکا چگونه بر فعالیتهای اتحاد نظارت میکنند؟ تفکیک و پیچیدگی میان واحدها در سطوح عمودی و افقی چگونه است؟ برای ساختار اتحادهای بینالمللی باید چه مواردی را در نظر بگیریم؟ این پرسشها و موارد مشابه، تنها گوشهای از مسئلهای هستند که باید با شفافیت و صراحت از سوی طرفین دنبال شده و به یک نتیجه مشخص منجر شود. پاسخ به این پرسشها چندان ساده نیست. تحقیقات دانشگاهی عمدتاً پاسخهای مبهمی به این پرسشها داده است و نتایج حاصل از عملکرد اتحادها هم نشان میدهد که مدیران باسابقه هم نمیتوانند از تجربه خود برای پاسخ صحیح به این پرسشها کمک قابلتوجهی بگیرند.
در یکی از پژوهشهایم با عنوان ارائه چارچوب طراحی سازمان در اتحادهای راهبردی بینالمللی مبتنی بر فناوری که در فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت نوآوری (۱۳۹۷، سال هفتم، شماره ۳) منتشر شده است، به نتایج حاصل از یک موردکاوی چندگانه اشاره کردهام که بر روی سه اتحاد بینالمللی به انجام رسیده است. ساختار اتحادها همچون ساختار همه سازمانها میتواند طیف وسیعی از شکلها و قالبهای گوناگون را بپذیرد. با این وجود، میتوان این طیف متنوع را بر حسب ویژگیهایی نظیر تمرکز عمودی، تمرکز افقی، رسمیت، نظارت، هماهنگی، پیچیدگی عمودی، پیچیدگی افقی، استراتژی اصلی و اندازه اتحاد در سه گروه اصلی ساختارهای پارلمانی، ساختارهای تکنوکراتیک و ساختارهای کمیتهای طبقهبندی نمود.
ساختارهای پارلمانی، ساختارهایی کاملاً رسمی و با سطح تمرکز عمودی زیاد و تمرکز افقی اندک هستند که برای اتحادهایی با اندازه کوچک تا متوسط ثمربخش خواهند بود. این نوع ساختار غالباً در واکنش به تمایل طرفین اتحاد برای دنبال کردن استراتژیهای معطوف به بهرهبرداری از فناوری، بهرهوری عملیاتی و کارایی شکل میگیرد و از آنجا که ماهیتی شبیه به پارلمان و تصمیمگیری شورایی دارد، با چالش نمایندگی روبهروست.
ساختارهای تکنوکراتیک نقطه مقابل ساختارهای پارلمانی هستند. این نوع ساختار که سطح تمرکز عمودی اندک و تمرکز افقی زیادی دارد، برای اتحادهایی مناسبتر است که استراتژی رشد را دنبال میکنند و درصدد توسعه فناوری هستند و به همین دلیل از رسمیت کمتری برخوردارند و سازوکارهای نظارتی در آنها شکل غیررسمی و غیرفنی به خود میگیرد. اتحادهایی که با این نوع ساختار سازماندهی میشوند، دچار چالش تناسب میان اختیار و مسئولیت هستند و این چالش نشأت گرفته از استقلال واحدهای تخصصی و تمرکز افقی در این نوع ساختار است.
ساختارهای کمیتهای حدفاصل طیفی را تشکیل میدهند که از دو سمت به ساختار پارلمانی و ساختار تکنوکراتیک ختم میشود. به همین دلیل این نوع ساختارها را میتوان ساختارهای دوسوتوان دانست که هم اکتشاف و هم بهرهبرداری را ممکن میسازند. ویژگی بارز چنین ساختارهایی در استعارهای که برای نامگذاری آنها استفاده شده، نهفته است: وجود تعداد زیادی کمیته در سرتاسر سازمان. بدینترتیب اینگونه ساختارها شبیه به مجمعالجزایری متشکل از کمیتههای مختلف هستند که تحت یک فرماندهی واحد عمل میکنند.
چرا این دستهبندی حائز اهمیت است؟ اصلیترین دلیل شکست اتحادهای استراتژیک چه بر حسب یافتههای محققان و چه بر حسب شواهدی که از اتحادهای شکستخورده به دست آمده است، مشکلات ساختاری است. غالباً تصمیمگیرندگان اتحادها نمیتوانند میان انتظاراتی که از تشکیل اتحاد در ذهن دارند و واقعیتهایی که برای طراحی سازمان اتحادهای استراتژیک باید در نظر داشته باشند، تناسبی برقرار کنند. به همین دلیل چارچوبهایی مانند این نمونه، قدرت تصمیمگیری مدیران اتحادها را افزایش میدهند و به آنها کمک میکنند تا ساختار را نه بر مبنای بده و بستانهای ناشی از رفتارهای سیاسی، بلکه بر مبنای اقتضائات کارکردی و مانایی اتحاد تا زمان تحقق اهداف آن سازماندهی کنند.
مرجعشناسی مقاله:
جلالی، سید حسین. و حسنقلیپور، طهمورث. (۱۳۹۷). ارائه چارچوب طراحی سازمان در اتحادهای راهبردی بینالمللی مبتنی بر فناوری. فصلنامه مدیریت نوآوری، سال هفتم، شماره ۳، صفحات ۲۹ تا ۵۰ [سایت نشریه | دریافت فایل مقاله]
3 دیدگاه On چارچوب طراحی سازمان در اتحادهای استراتژیک
پینگ بک: پنج گام در رهبری همکاری بین شرکتی - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: انتخاب الگوی ساختاری اتحادهای استراتژیک - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: مدل حاکمیت شرکتی در اتحادهای استراتژیک چندملیتی - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
نظرات غیر فعال است