جعبه ابزار مدیران و مشاوران مدیریت در سالهای اخیر تنوع زیادی پیدا کرده است. ابزارهای جدید، الگوهای متنوع و مدلهایی که هر کدام برای هدف یا منظور خاصی طراحی شده و توسعه یافتهاند، گزینههای در دسترس مدیران و مشاوران را به شدت افزایش داده است و در برخی موارد، سبب سردرگمی آنها هم شده است. اگر تجربه حضور در یک پروژه مشاوره مدیریت را داشته باشید، به احتمال فراوان با بحث درباره دلایل انتخاب یک ابزار و منطقی که در ترجیح آن ابزار به سایر ابزارها وجود دارد، روبرو شدهاید. در یکی از نوشتههای قبلیام با عنوان دام متدولوژی در مشاوره مدیریت اشاره کوتاهی به این مسئله کردهام. شرکت مشاوره مدیریت بِیناَندکمپانی گزارش ارزشمندی درخصوص ابزارها و مدلهای مدیریتی منتشر میکند و مدتیست نسخه سال ۲۰۱۵ میلادی این گزارش روی سایت این شرکت در اختیار همگان قرار گرفته است. این گزارش از اهمیت فراوانی برخوردار است و به شخصه مطالعه آن را به دانشجویان مدیریت و اشخاصی که در حوزه مشاوره فعالیت میکنند، پیشنهاد میکنم. اخیراً یادداشت کوتاهی را پیرامون این گزارش بر روی وبسایت گروه پژوهشی صنعتی آریانا منتشر کردهام که چکیدهای از رتبهبندی نهایی ابزارهای مدیریتی در سال ۲۰۱۵ را دربردارد. از آنجایی که متن اصلی این یادداشت روی وبسایت گروه پژوهشی صنعتی آریانا وجود دارد، از بازنشر آن خودداری میکنم و ضمن اشاره کوتاهی به جمعبندی آن یادداشت، شما را به خواندن متن کامل یادداشت خودم و گزارش شرکت بِین دعوت میکنم.
ابزارها و مدلهای مدیریتی در ایران
فضای کسبوکار داخلی نیازمند پژوهشهای عمیق و قابل اطمینانی برای رتبهبندی ابزارها و مدلهای مدیریتی مورد استفاده در شرکتها و سازمانیهای ایرانی است؛ زیرا بسیاری از ابزارها و مدلهای مدیریتی به صورت ظاهری و تنها در قالب پوستهای از مفهوم اصلی مورد استفاده قرار میگیرند و اعتنا و اعتقادی به منطق حاکم بر ابزار یا مدل وجود ندارد. بنابراین، پژوهشهای عمیق و دقیقی برای شناسایی ابزارهای مدیریتی و ایجاد تمایز میان کاربستهای ظاهری این ابزارها و مدلها مورد نیاز است.
در میان ابزارهای حوزه استراتژی، برنامهریزی استراتژیک، کارت امتیازی متوازن و بیانیههای ماموریت و چشمانداز که در رتبهبندی جهانی در جایگاههای چهارم، ششم و هفتم قرار گرفتهاند، از جمله ابزارهای مرسوم در فضای کسبوکار کشور به شمار میآیند. در حوزه بازاریابی، میتوان مدیریت ارتباط با مشتری را در ایران نیز از جمله ابزارهای پرکاربرد دانست، اما نمیتوان تمایز دقیقی میان استفاده ظاهری از این ابزار و جاریشدن منطق آن در سازمان قائل شد، زیرا بیشتر تلاشهای سازمانی برای استفاده از این ابزار محدود به استفاده از یک پلتفرم نرمافزاری و ثبت اطلاعات مشتریان شده است. از میان دیگر ابزارها، برونسپاری به کلیدواژهای برای مدیران تبدیل شده است، اما کاربرد آن محدود به استفاده از نیروهای پیمانی برای فعالیتهای مختلف شده است و بودجهبندی بر مبنای صفر به طور پراکنده مورد استفاده قرار میگیرد. در حوزه کیفیت نیز برخی از سازمانها درصدد متناسبسازی فرایندهای داخلی خود با مفهوم مدیریت کیفیت جامع برآمدهاند، اما بیشتر این تلاشها به دستاوردهای عینی منجر نشده است.
به نظر میرسد برای نزدیک شدن به فضای کسبوکار بینالملل و بهرهگیری از فرصتهای موجود در این بستر، نیازمند تحول در فضای فکری محققان، مشاوران و مدیران به منظور استفاده از ابزارهای نوین و کمتر شناختهشده در کشور؛ و به موازات آن، روحیه عملگرایانه برای جاریسازی منطق ابزارهای مرسوم به جای استفاده ظاهری از آنها هستیم. بدون عزم برای چنین تحولی، صحبت از توسعه کسبوکارهای داخلی در بازارهای بینالمللی بینتیجه خواهد ماند.
برای مطالعه متن کامل یادداشت از این لینک استفاده کنید: ابزارها و مدلهای برتر مدیریتی در سال ۲۰۱۵ میلادی
همچنین، در صورتی که علاقهمند به مطالعه متن اصلی گزارش هستید، نسخهای از آن را از وبسایت شرکت مشاوره مدیریت بِین دریافت کنید.