ما در سالهای اخیر با چالشهای متعدد و متنوعی در کشورمان روبهرو بودهایم که جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی زیستمحیطی زندگیمان را تحت تاثیر خود قرار دادهاند. با وجود هشدارهای متعدد خبرگان و سیاستگذاران درباره شدت گرفتن این چالشها و دامنه تاثیرگذاریشان، تغییری در نگاه ما به صورت مسئلهها ایجاد نشده و هر روز شاهد شدت گرفتن تبعات و پیامدهای این چالشها هستیم. مسائلی نظیر بحران آب، ارتباطات بینالملل، نظام پولی و بانکی، بیکاری، کیفیت نظام آموزشی، تخریب محیطزیست یا رکود فضای کسبوکار تنها بخش اندکی از این چالشها هستند که گاه از برخی از آنها با عنوان ابرچالشهای اقتصاد ایران هم یاد شده است. آنچه ممکن است در نگاه اول به ذهن مخاطب خطور کند این باور است که ایران به عنوان یک سیستم متشکل از بخشهای مختلف اجرایی، قضایی، تقنینی، نظامی و غیره با شرایط خاص و ویژهای در دنیا روبهروست که این چالشها را اجتنابناپذیر و حل آنها را غیرممکن میسازد. اما آیا ایران تنها کشوریست که با این چالشها روبهروست؟ به علاوه آنچه این چالشها را پیچیدهتر میسازد، نگاه سادهانگارانهای است که برهمکنش هرکدام از این بحرانها را روی سایر بحرانها و چالشهای سیستم نادیده میگیرد و با رویکرد تکبعدی درصدد بهینهسازی بخشی از سیستم به هزینه تخریب دیگر بخشهای سیستم است.
مرور دوباره و چندباره فهرست ابرچالشهای اقتصاد ایران و تکمیل آن قطعاً این نکته را روشن میسازد که بسیاری از چالشهای امروز ایران ریشه و خاستگاه تکنیکال دارند و کلید رفع این چالشها و پیامدهای ناشی از آنها در نگاه ریشه گرفته از تکنیک است. عدم توجه به نگاه تکنیکال در وهله نخست سبب شدت یافتن پیامدهای نامطلوب صورت مسئله و بغرنجترشدن وضعیت موجود پدیده میشود و در ادامه؛ دامنه اثرگذاری پیامدهای نامطلوب به تدریج از بغرنجتر کردن پدیده فراتر رفته و به شکل پدیدههای اجتماعی، لایههای جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند.
بحران آب یکی از نمونههای مشهود در این زمینه است. غفلت از نگاه تکنیکال برای حل این مسئله در سالیان گذشته، علاوه بر پیچیده ساختن وضعیت فعلی تامین آب در کشور، موجب شکلگیری نزاعهای قومیتی و ناآرامیهای اجتماعی پراکنده شده است. متاسفانه هماکنون نیز راهحلهای سیاسی و غیرتکنیکال به پیامدهای این بحران دامن میزند و در آینده نزدیک باید در انتظار تبعات تصمیمهای فعلی باشیم. این وضعیت منجر به شکلگیری یک دورِ معیوب در سیستم شده است که وضعیت را بدتر و بدتر میکند و با هر بار تکرار این دورِ معیوب، مشکلی به مشکلات قبلی افزوده میشود. مسائل دیگر نظیر وضعیت نظام بانکی یا توسعه بیقاعده شهری نیز از این دور باطل مستثنی نیستند و نحوه مواجهه با این مسائل نیز سیاسی و غیرتکنیکال شده است.
در آستانه ورود به قرن جدید شمسی، لازم است قدری بیشتری نگاه سیستمی را دنبال کنیم و به دنبال آن باشیم که با اجتناب از نگاههای سیاسی و ایدئولوژیک، دورهای معیوب در چرخه چالشهای رو به افزایش کشور را شناسایی کنیم و از منظر تکنیکال درصدد رفع آنها باشیم. ما نیازمند یک اجماع عمومی روی بهکارگیری نگاه تکنیکال هستیم.
1 دیدگاه On اَبَرچالشهای ایران: دربابِ ضرورت نگاه تکنیکال
پینگ بک: فرهنگ و حرکت های اجتماعی در ایران - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
نظرات غیر فعال است