تصور بسیاری از سازمانها از استراتژی یک مفهوم تغییرناپذیر است. اصطلاح برنامهریزی استراتژیک هم به چنین تصوری دامن میزند. بخش قابل توجهی از مدیران فکر میکنند خروجی فرایند تدوین استراتژی که با گذر از چندین مرحله و فرایند تودرتو حاصل شده است، باید از اعتبار قابل توجهی برخوردار باشد و حداقل برای مدتی طولانی پابرجا بماند. پیامد چنین نگاهی نادیده گرفتن نیاز به تغییر و بازنگری، یا حداقل سردرگمی برای شروع به تغییر و بازنگری استراتژی است؛ و خب نتیجه …
برچسب: تدوین استراتژی
تقریباً عمده فرایندهای کلاسیک و متداول تدوین استراتژی از نقطه تعریف و تدوین ارکان راهبردی یا همان مجموعۀ معروف ماموریت، چشمانداز و ارزشها آغاز میشوند. شاید این تعریف ساده اما …
به واسطه شیوع و گسترش کرونا شاید در دو-سه سال اخیر بیش از هر مقطع زمانی دیگری، پایمان به بیمارستانها، درمانگاهها و کلینیکها باز شده باشد و بارها حضور در …
در دو یادداشت قبلیام درباره بازنگری استراتژی به باورهای اشتباه درباره بازنگری استراتژی و همچنین، یک سری سئوالات راهنما برای شروع فرایند بازنگری استراتژی پرداختم. در این یادداشت که در …
در یادداشت قبلی، به باورهای اشتباه در بازنگری استراتژی پرداختم و با نگاه انتقادی، آنچه را که متداول است بازگو کردم. همانطور که همه میدانیم، بازنگری استراتژی در این مقطع …
یکماهه پایانی سال در بسیاری از شرکتها و سازمانها به مروری روی چگونگی پیشبرد اقدامات عملیاتی و میزان تحقق اهداف استراتژیک و تنظیم برنامهها و استراتژیهای سال آینده میگذرد. مبدأ …
استراتژی نارس پدیده کمیابی نیست! بسیاری از فرایندهای تدوین استراتژی به نتیجه ای غیر از استراتژی نارس منجر نمیشوند: عبارتهای قلمبه و سلمبه و پادرهوا که معلوم نیست چه هدف …