چک لیست ارزیابی پویایی ساختار اتحادهای استراتژیک

ساختار یک مفهوم ایستا نیست و ساختار سازمان‌ها به تدریج دستخوش تغییر و تحولات می‌شود. این تغییر و تحولات ریشه‌های مختلفی دارند و می‌توانند به دلایلی از قبیل تغییر اهداف و استراتژی‌ها، بزرگ‌شدن یا کوچک‌شدن سازمان، افزایش تنوع حوزه‌های فعالیت سازمان، منسوخ‌شدن تکنولوژی یا محصولات سازمان، تغییر شرایط محیطی، دوره‌های رکود و رونق بازار یا موارد مشابه رخ دهند. اما آنچه در پس همه این تغییر و تحولات یکسان است، نیاز به تغییر و تناسب ساختار و احتناب‌ناپذیر بودن پویایی ساختار است. به همین دلیل صحبت از یک الگوی بهینه ساختاری دشوار است و مدیران ارشد سازمان‌ها، اعم از دولتی یا خصوصی، کوچک یا بزرگ و سنتی یا نو و از همه مهم‌تر، اتحادهای استراتژیک باید نسبت به تغییر ساختار هم‌پا با تغییر دیگر مولفه‌ها هوشیار باشند.

هنگامی‌که دامنه بحث تغییر و تحولات ساختار به همکاری‌های بین دو یا چند سازمان می‌رسد، موضوع پویایی ساختار اتحادهای استراتژیک حساسیت‌های بیشتری پیدا می‌کند. ساختار یک اتحاد استراتژیک که از همکاری و مشارکت میان دو یا چند سازمان شکل گرفته است، هم به دلایل درون‌سازمانی (مسائل داخل اتحاد)؛ هم به دلایل میان‌سازمانی (مسائل میان شرکا)؛ و هم به دلایل برون‌سازمانی (مسائل نهادی) دستخوش امواج تغییر و تحول قرار می‌گیرد. تعامل میان چند سازمان در بستر اتحاد یکی از مهم‌ترین زمینه‌های ایجاد پیچیدگی و بی‌نظمی در ساختار اتحادهاست، زیرا هرکدام از شرکای اتحاد فرهنگ سازمانی خاص خودشان را دارند (به ویژه در اتحادهای استراتژیک بین‌المللی با شرکایی از ملیت‌های گوناگون) و مبتنی بر همان فرهنگ، با گونه‌ای خاص از الگوی ساختاری برای اتحاد احساس قرابت بیشتری می‌کنند. در طول زمان و پس از دستیابی به توافق جمعی شرکا درباره الگوی ساختاری و شکل‌گیری اتحاد استراتژیک، تعاملات و برهم‌کنش‌های شرکا سبب پیدایش چالش‌هایی می‌شود که حساسیت و ضرورت پایش مداوم ساختار و اصلاح و بهینه‌سازی آن را پدید می‌آورد.

 

چگونه می‌توانیم از ضرورت تغییر در ساختار اتحاد اطمینان حاصل کنیم؟

اتحادهای استراتژیک بر اساس مجموعه‌ای از اهداف بنیادین و استراتژیک شکل می‌گیرند و این شکل‌گیری حاصل همراهی و همکاری دو یا چند سازمان است. خروجی این همکاری که در قالب یک سازمان فعالیت خود را آغاز می‌کند، هم دارای جنبه‌های رسمی ساختاری و هم دارای جنبه‌های غیررسمی ساختاری است. بر این اساس، اتحادها از طریق فراهم آوردن بستر همکاری میان دو یا چند شریک از این سازوکارهای رسمی و غیررسمی بهره می‌گیرند و با فعالیت در چارچوب قواعد و الزامات پذیرفته‌شده در فضای کسب‌وکار دستیابی به اهداف استراتژیک موردنظر را دنبال می‌کنند. اگر با این دیدگاه به صورت مسئله ساختار اتحادهای استراتژیک بنگریم، با پنج مولفه مواجه خواهیم شد:

اهداف استراتژیک

مسائل نهادی

روابط با شرکا

سازوکارهای رسمی

سازوکارهای غیررسمی

 

با توجه به این پنج مولفه می‌توانیم چک‌لیستی از پرسش‌های راهنما را فراهم آوریم که پاسخ دقیق به آنها و تحلیل نتایج می‌تواند ضرورت تغییر در ساختار اتحادهای استراتژیک، به ویژه اتحادهای استراتژیک بین‌المللی را نمایان سازد. در بخشی از یافته‌های فرعی تز دکتری خودم در دانشگاه تهران، چک‌لیستی را بر اساس همین پنج مولفه برای تشریح پویایی ساختار اتحادهای استراتژیک بین‌المللی و ارزیابی این پویایی به منظور ایجاد تغییر و تحول در ساختار اتحادها توسعه داده‌ام و این چک‌لیست را عیناً نقل می‌کنم.

 

اهداف استراتژیک

آیا اتحاد در دستیابی به اهداف خودش با مانع روبه‌رو شده است؟

آیا هدف و ماموریت اتحاد در طی زمان دستخوش تغییرات استراتژیک و بنیادین شده است؟

آیا دامنه اتحاد از آنچه که در هنگام شکل‌گیری‌اش تصمیم‌گیری شده است، تغییر کرده است؟

آیا نقطه ثقل اتحاد تغییر بنیادینی داشته است؟ جهت‌گیری این تغییر رو به فرصت‌های بیرونی است، یا رو به کارآمدی درونی؟

 

مسائل نهادی

آیا تغییرات ژئوپلتیک و استراتژیکی در فضای سیاسی میان ایران و کشور خاستگاه طرفین خارجی اتحاد رخ داده است که بر رابطه طرفین اتحاد تاثیرگذار باشد؟

آیا تغییرات ژئوپلتیک و استراتژیکی در در فضای روابط بین‌الملل رخ داده است که بر رابطه طرفین اتحاد تاثیرگذار باشد؟

آیا چشم‌انداز صنعت و بازار، تغییری در اهمیت و اولویت اتحاد برای طرفین پدید آورده است؟

آیا تغییرات حقوقی و قانونی الزامات جدیدی برای سازماندهی اتحاد ایجاد کرده‌اند؟

آیا تغییر و تحولات بازار و شرایط اقتصاد کلان، لزوم وجود اتحاد یا جذابیت آن برای مشتریان را تغییر داده است؟

 

روابط با شرکا

آیا اهمیت حضور و نقش‌آفرینی در اتحاد برای یکی از طرفین با تغییر بنیادینی همراه بوده است؟

آیا اتحاد بر حسب شرایط توافق‌شده در هنگام شکل‌گیری تحت حمایت طرفین قرار دارد؟

آیا اتحاد همچنان در جهت‌گیری‌های استراتژیک طرفین اتحاد دارای وزن و اهمیت است؟

 

سازوکارهای رسمی

آیا روند تصمیم‌گیری در اتحاد دچار لَختی شده است؟

آیا اختیار تصمیم‌گیری در اتحاد شفاف و بدون ابهام است؟ آیا تغییری در این اختیار پدید آمده است؟

آیا کیفیت تصمیم‌گیری‌های اتحاد دچار تغییر شده است؟ (تصمیم‌های اشتباه، شکست‌خورده و مشکل‌آفرین)

آیا روال سازماندهی و گروه‌بندی افراد و تیم‌ها در درون اتحاد تغییر کرده است؟

آیا توازن تسهیم ریسک میان شرکت تغییر کرده است؟

آیا روال گزارش‌گیری دچار مشکل شده است و کیفیت گزارش‌های اتحاد تغییری کرده است؟

آیا حجم و نوع تعارضات میان ذی‌نفعان اتحاد و همچنین، در داخل سازمان اتحاد، به شکل محسوسی تغییر یافته است؟

آیا پیچیدگی سازمانی اتحاد دستخوش تغییرات محسوس و قابل‌توجهی شده است؟

آیا سطح مشارکت طرفین اتحاد در تصمیم‌گیری‌ها (و جلسات عمومی و اختصاصی) تغییری کرده است؟

 

سازوکارهای غیررسمی

آیا ارتباطات غیررسمی در بستر اتحاد با تغییری در ظاهر یا محتوا همراه بوده است؟

آیا توازن ارتباطات غیررسمی و ارتباطات رسمی دچار تغییر شده است؟

آیا ذهنیت منفی نسبت به یکی از طرفین اتحاد در میان اعضای اتحاد شکل گرفته است؟

آیا حس تعلق سازمانی به اتحاد (و نه به یکی از طرفین اتحاد) با تغییری همراه شده است؟

آیا در حل مسائل سازمانی اتحاد، توازن در به‌کارگیری سازوکارهای رسمی و غیررسمی وجود دارد؟

آیا کدهای رفتاری و اخلاقی همچنان اعتبار خود را دارا هستند؟

آیا سطح اعتماد (و در نتیجه، سازوکارهای مبتنی بر اعتماد) میان طرفین اتحاد تغییر معناداری داشته است؟

 

این چک‌لیست نقطه شروع ارزیابی پویایی ساختار اتحادهای استراتژیک است. پاسخ به هریک از سئوالات این چک‌لیست باید به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و خروجی‌ها در قالب چارچوب طراحی سازمان اتحادهای استراتژیک مورد ارزیابی قرار گیرند. حاصل چنین فرایندی، اولاً فهم ضرورت یا عدم ضرورت تغییر در ساختار اتحاد، و دوماً دستیابی به یک نقشه‌راه برای هدایت فرایند تغییر و تحول در ساختار اتحاد بنابر ضرورت‌ها خواهد بود.