انتخاب شریک یکی از مسائل کلیدی در شکلگیری اتحادهای استراتژیک است. به همین دلیل، حجم قابل توجهی از پژوهشهایی که درباره اتحادهای استراتژیک به چاپ میرسد متمرکز بر مسئله انتخاب شریک و چالشهای موجود بر سر راه این انتخاب است. اهمیت مسئله انتخاب شریک زمانی افزایش پیدا میکند که به اتحادهای استراتژیک بین المللی بپردازیم. همکاری و برقراری رابطه استراتژیک میان شرکتهایی که به لحاظ ملیت، فرهنگ، رویههای کسبوکار و حتی الگوهای تصمیمگیری با یکدیگر متفاوتاند، بسیار چالشبرانگیز است و به همین دلیل است که مسئله یکپارچگی پس از شکلگیری اتحادهای استراتژیک بین المللی به یکی از دغدغههای اساسی مدیران اتحادهای استراتژیک تبدیل میشود و زمان، هزینه و منابع فراوانی برای حفظ این یکپارچگی صرف میشود. پژوهشگران استراتژی در واکنش به این دغدغه، سعی در ارائه پاسخ درباره نقش خاستگاه ملیتی شرکا داشتهاند، با این حال دیدگاه یکسانی نسبت به رابطه خاستگاه ملیتی و عملکرد اتحاد وجود ندارد و برخی از پژوهشگران تنوع خاستگاه ملیتی شرکا را سبب بهبود سطح عملکرد اتحاد دانستهاند و برخی دیگر از این عامل به عنوان چالشی برای تحقق اهداف مورد انتظار اتحاد یاد کردهاند.
در یکی از پژوهشهایم با عنوان بررسی نقش خاستگاه ملیتی شرکا در عملکرد اتحادهای استراتژیک که اخیرا در نشریه پژوهشهای مدیریت در ایران (۱۳۹۷، دوره ۲۲، شماره ۲) به چاپ رسیده است، سعی کردهام با گردآوری دادههای تجربی از اتحادهای استراتژیک بین المللی (۹۱ اتحاد استراتژیک میان شرکتهای پیمانکاری داخلی و خارجی در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵) دو فرضیه در رابطه خاستگاه ملیتی شرکا را مورد ارزیابی قرار بدهم:
فرضیه اصلی اول: خاستگاه ملیتی شرکای اتحاد عملکرد حاصل از شکلگیری اتحاد را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرضیه ۱-۱: اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته عملکرد بهتری نسبت به اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور دارد.
فرضیه ۲-۱: اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته عملکرد بهتری نسبت به اتحاد میان چندین بنگاه ایرانی دارد.
فرضیه ۳-۱: اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور عملکرد بهتری نسبت به اتحاد میان چندین بنگاه ایرانی دارد..
فرضیه اصلی دوم: بازار هدف رابطه میان خاستگاه ملیتی شرکا و عملکرد حاصل از شکلگیری اتحاد را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرضیه ۱-۲: اتحادهای متمرکز بر بازارهای نوظهور میان بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته عملکرد بهتری نسبت به اتحاد بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته در دیگر بازارها دارند.
فرضیه ۲-۲: اتحادهای متمرکز بر بازارهای نوظهور میان بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور عملکرد بهتری نسبت به اتحاد بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور در دیگر بازارها دارند..
نتایج حاصل از تحلیل دادههای گردآوری شده برای فرضیه اول نشان میدهد خاستگاه ملیتی بر عملکرد اتحادهای استراتژیک تاثیرگذار است. این تاثیرگذاری به شکلیست که اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته یا خاستگاه ملیتی نوظهور عملکرد بهتری نسبت به اتحاد میان چندین بنگاه ایرانی دارد (فرضیههای ۲-۱ و ۳-۱)؛ اما شواهد فرضیه ۱-۱ را تایید نمیکنند و اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور عملکرد بهتری نسبت به اتحاد میان بنگاههای ایرانی با بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته داشته است. این نتیجه به معنای آنست که شکلگیری اتحادهای استراتژیک با شرکایی از قدرتهای نوظهور اقتصادی (بریکس: برزیل، روسیه، چین، هند، افریقایجنوبی) دستاوردهای بیشتری برای شرکتهای ایرانی دارد و این نتیجه میتواند یک توصیه سیاستی در جهت انتخاب شریک به شمار بیاید.
تحلیل فرضیه دوم نیز حاکی از این است که اتحادهای متمرکز بر بازارهای نوظهور میان بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور عملکرد بهتری نسبت به اتحاد بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی نوظهور در دیگر بازارها دارند (فرضیه ۱-۲)؛ اما اتحادهای متمرکز بر بازارهای نوظهور میان بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته عملکرد بهتری نسبت به اتحاد بنگاههای ایرانی و بنگاههایی از خاستگاه ملیتی توسعهیافته در دیگر بازارها ندارند (فرضیه ۲-۲). این نتیجه اهمیت درنظرگرفتن بازار هدف را برای انتخاب شریک نشان میدهد؛ اتحاد میان شرکتهای ایرانی و شرکتهای برخاسته از اقتصادهای توسعهیافته به سبب فاصله میان طرفین اتحاد از حیث تکنولوژی و توانمندی تاثیرپذیری چندانی از بازار هدف ندارد؛ اما عملکرد اتحادهایی که میان شرکتهای ایرانی با شرکایی از اقتصادهای نوظهور شکل میگیرند، متاثر از بازار هدف است.
اگر به موضوع اتحادهای استراتژیک بین المللی علاقهمند هستید، یا با چالشها و تصمیمگیریهای مربوط به اتحادها در کسبوکارتان روبهرو هستید، مطالعه این مقاله پژوهشی میتواند یافتههای ارزشمندی را برایتان به همراه داشته باشد.
مرجعشناسی مقاله:
حسنقلیپور، طهمورث.، حیدری، علی. و جلالی، سید حسین. (۱۳۹۷). بررسی نقش خاستگاه ملیتی شرکا در اتحادهای استراتژیک. پژوهشهای مدیریت در ایران. دوره ۲۲، شماره ۲، صفحات ۳۱ تا ۵۰ [سایت نشریه | دریافت فایل مقاله]
5 دیدگاه On خاستگاه ملیتی شرکا در اتحادهای استراتژیک بین المللی
پینگ بک: پنج گام در رهبری همکاریهای بینشرکتی - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: طراحی استراتژی رشد شرکت های پیمانکاری - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: انتخاب الگوی ساختاری اتحادهای استراتژیک - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: چارچوب طراحی سازمان در اتحادهای استراتژیک - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
پینگ بک: چک لیست ارزیابی پویایی ساختار اتحادهای استراتژیک - سید حسین جلالی - روایت من از استراتژی ()
نظرات غیر فعال است