مشاوره مدیریت یک حرفهی تماموقت است. منظورم از تماموقت بودن صرفاً کار به عنوان مشاور نیست! مشاوران خوب در کنار پروژههای مشاورهشان باید گاهی فضای تدریسِ جدی را تجربه کنند؛ برای فهم روشکار در فضای بینالملل گزارشهای تحقیقاتی شرکتهای مشاوره خارجی را مطالعه کنند؛ برای فهم مسائل از زاویه تئوریک در پژوهشهای سازمانی مشارکت کنند؛ زیاد کتاب بخوانند و کتاب خواندنشان را هم محدود به کتابهای مدیریتی نکنند؛ و هنر در شکلهای مختلف را دنبال کنند. هنر در هر شکل و هر نوعی این قدرت را دارد که مانند یک نخ تسبیح آنچه را از منابع گوناگون کسب کردهایم به هم پیوند دهد و در هنگام رویارویی با مسائل و دادههای جدید قدرت شکستن چارچوبهای بیفایده را برایمان فراهم کند.
مشاوران خوب ارزش هنر را برای حرفهشان درک میکنند، به ویژه زمانیکه از ادبیات و مهارت تصویرگری از طریق بهکارگیری واژگان صحبت به میان میآید. بخش مهمی از کار و فعالیت مشاوران، حضور در جلسات و تلاش برای ارائه نتایج تحلیلهای کارشناسی و متقاعد کردن ذینفعان حاضر در جلسه است. مهارت تصویرگری و بیان نتایج تحلیلها در قالب داستانهای معنیدار یکی از مهمترین قابلیتهایی است که موفقیت در حرفه مشاوره مدیریت را به همراه دارد. نویسندگان متعددی در سالهای اخیر بر اساس همین مهارت اقدام به تالیف کتابهای مهارت داستانپردازی و تصویرگری نمودهاند و به نظر میرسد این مهارت، هر روز سهم بیشتری نسبت به قبل هم پیدا کند. ادبیات، شعر، فیلم، نمایش و موسیقی هنرهایی هستند که مشاوران را برای مهارت در چنین قابلیتی آماده میکنند.