از درمان و جراحی واهمه داریم، به همین دلیل است که مُسکنهای موقتی مصرف میکنیم! معمولاً در جلسات اولیه مشاوره، مدیران ارشد از ایده احتمالی بازطراحی ساختار استقبال میکنند، اما وقتی نتایج تحلیلهای تیم مشاوران صحت ایده نیاز به تغییرات ساختاری را نشان میدهد و نوبت به عمل میرسد، حاضر نیستند هزینهها و پیامدهای جراحی ساختار سازمانی و بازطراحی ساختار را بپذیرند و ترجیح میدهند در گوشه امن همان ساختار ناکارآمد فعلی پناه بگیرند. جراحی ساختار سازمانی کار دشواری است، هم برای مدیران ارشد؛ هم برای بدنه عملیاتی سازمان و هم برای مشاوران. بهعقب انداختن اصلاحات ساختاری اکنون کسی را ناراحت نمیکند؛ اما تبعات این تعلل در بلندمدت جایی را هم برای گله و شکایت باقی نخواهد گذاشت!
روی آوردن به مُسکنهای موقتی از قبیل جابهجاییهای مقطعی نیروی انسانی، تشکیل کمیتههای چندوظیفهای بیاثر، صدور دستورالعملهای اجباری برای همکاری و تغییر سلیقهای شرح مشاغل سازمان نمیتوانند جای جراحی ساختار سازمانی را بگیرند. در بسیاری از مواقع، مشکلات سازمان نیاز به استفاده از چاقوی جراحی دارند و مدیران ارشد سازمان باید بدون تعارفات معمول و مصلحتاندیشیهای کاذب (که در عموماً در متولیان اصلاح ساختار در بخش دولتی فراوان به چشم میخورد)، دست به اقداماتی برای بازطراحی ساختار سازمان بزنند که اگرچه ممکن است در ابتدا با مقاومت بدنه سازمان روبهرو شود، اما در نهایت مسیر رشد سازمان را آماده میکند.