حضور در جایگاه هیئت مدیره بنگاههای اقتصادی یکی از تاثیرگذارترین نقشهای مشاوران مدیریت است. اغلب تصور از مشاور مدیریت به یک نقشآفرین برونسازمانی محدود میشود که متولی اجرا و پیشبرد یک پروژه تحول با مختصات و حدود از پیش تعیینشده است. این تصور بیراه نیست، اما دقیق هم نیست. مشاوران مدیریت میتوانند به تناسب قابلیتهای شخصی، حیطه فعالیت و اقتصائات سازمان یکی از پنج نقش ذیل را بر عهده داشته باشند:
مدیر پروژه و نقشآفرین برونسازمانی: حضور محدود در سازمان، انتظارات از پیشتعیینشده، قالب پروژهمحور
مشاور، کوچ یا منتور: ارتباط عمیق با سازمان، انتظارات معین اما قابل انعطاف، دامنه تاثیرگذاری وسیع
تحولساز یا عامل تغییر: ارتباط عمیق با سازمان در یک حیطه (بهشدت) تخصصی، دامنه تاثیرگذاری بهشدت گسترده
مشاور مقیم و نقشآفرین درونسازمانی: ارتباط ارگانیک با سازمان، تسهیلگر و میانجی
عضو هیئتمدیره: تاثیرگذاری در هر دو سطح تصمیمسازی و تصمیمگیری، نقش کلیدی در راهبری سازمان
حضور در جایگاه هیئت مدیره سطح متفاوتی از مسئله را پیشروی مشاوران قرار میدهد: آنها باید در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت کنند و سطحی از مسئولیت را بپذیرند که در دیگر نقشها وجود ندارد. این مشارکت از چند جنبه به خود مشاوران کمک میکند تا:
مهارت تصمیمگیری را در خود پرورش دهند،
درک عمیقتری از دینامیکهای صنعت و کسبوکار بهدست آورند،
و، به بازاندیشی درباره ماهیت اجرایی توصیههای مشورتی بپردازند.
مشاورانی که در چنین جایگاهی فعالیت میکنند، بهتدریج توانمندی بالاتری در ارائه خدمات مشاوره مدیریت پیدا میکنند؛ از توصیههای کلی یا راهکارهای کتابی دست برمیدارند؛ و درک عمیقتری از پیامدهای هر تصمیم پیدا میکنند که در عمل منجر به قابلیت واقعی حل مسئله در آنها میشود.
البته این را نباید از یاد برد که حضور در جایگاه هیئت مدیره امری متفاوت از جایگاه مشاور مدیریت است و طبعاً قابلیتهایی متمایز را هم میطلبد؛ اما خصیصه «تکمیلکنندگی» قابلتوجهی برای مشاوران مدیریت بههمراه دارد که تجربهاش را گریزناپذیر میگرداند؛ البته برای مشاوران واقعی!
