مدرسه مشاوره مدیریت: پروژه خوب – پروژه بد

به‌عنوان مشاور مدیریت ممکن است به‌طور منظم در معرض پیشنهادات مختلفی برای ارائه خدمات مشاوره‌ای به‌ویژه در قالب پروژه‌محور باشیم. با این‌حال همه پروژه‌ها مطلوب یا خوب نیستند و در طی دوران حرفه‌ای خودمان با پروژه‌هایی مواجه خواهیم شد که نامطلوب یا «بد» شمرده می‌شوند. در نتیجه، باید قابلیت راهبری پیشنهادها و پروژه های بد را هم به مجموعه قابلیت‌های موردنیاز یک مشاور مدیریت اضافه کنیم.

چند پروژه بد برای شما یک رزومه خوب نمی‌سازند. به‌همین منوال، ترکیب جریان‌های درآمدی حاصل از پروژه‌های بد شما را به مطلوبیت حاصل از درآمد یک پروژه خوب نمی‌رساند.

بد یا خوب بودن یک پروژه امری نسبی است. بنابراین به دنبال معیارهای من نباشید! گزاره‌های ارزش مختص به خودتان را پیدا کنید و بهتر است این گزاره‌ها متنوع باشند و خاصیت «جبرانی» داشته باشند.

برای تفکیک پروژه‌های بد و خوب، برای خودتان یک متر و ابزار ارزیابی بسازید. این ابزار باید در همان لحظه دریافت پیشنهاد سیگنال‌های حداقلی از «بد بودن» را به شما برساند.

همه پروژه‌ها از لحظه صفر بد نیستند؛ برخی از آنها در حین پروسه «بد» می‌شوند. مستندسازی رخدادهایی که در حین مدیریت پروژه پدید می‌آیند، می‌تواند شما را در مدیریت این پروسه‌ها کمک کند.

اگر پروژه‌ای در حین اجرا «بد» از آب درآمد، عقب‌نشینی نکنید. وضعیت پروژه را باز-ارزیابی کنید و اگر راهکاری برای مدیریت پروژه وجود نداشت، آن را فسخ کنید. حواس‌تان باشد که حتی اگر فسخ نکنید و ادامه دهید، پروژه‌های بد و تبعات‌شان تمام نمی‌شوند!

مهارت تنظیم قرارداد را در خودتان تقویت کنید. این مهم‌ترین مهارت در هنگامی‌ست که چشم باز می‌کنید و خودتان را در میانه پروژه‌ای پیدا می‌کنید که دیگر با آن گزاره ارزش‌های شما همخوانی ندارد.

پروژه‌های بد علی‌رغم عدم‌مطلوبیت‌شان تجربه‌های ارزشمندی برای‌تان می‌سازند. این تجربه‌ها مانع از تکرار پروژه‌های بد در آینده می‌شوند و شما را به سوی پروژه‌های خوبی هدایت می‌کنند که تجربه‌های به‌مراتب عمیق‌تر و کارآمدتر می‌رسانند. این یک حلقه تکرارشونده (Iteration Loop) است!