یکی از پرسشهایی که معمولاً سازمانها با آن مواجه هستند، چگونگی شناسایی قابلیت های استراتژیک و بهرهبرداری از این قابلیتها در راستای دستیابی به سطح عملکرد مورد انتظار، کسب مزیت و تحقق چشمانداز سازمان است. قابلیت های استراتژیک یکی از مهمترین کلیدواژههای دانش استراتژی و مدیریت در دو دهه گذشته بوده است و حجم قابل توجهی از تحقیقات منتشره در حوزه موضوعی مدیریت استراتژیک، به ویژه پس از انتشار مقاله تیس و همکاران در سال ۱۹۹۷ به مفهومسازی نظری یا آزمایشهای تجربی پیرامون پیدایش و بهرهبرداری قابلیتها اختصاص یافته است. البته باید این نکته را اضافه کنم که در بسیاری از مطالعات دو دهه گذشته واژههای قابلیت، شایستگی محوری، توانمندی، قابلیت پویا و قابلیت استراتژیک (هم در زبان انگلیسی و هم در زبان فارسی) به جای یکدیگر به کار گرفته شدهاند و همین مسئله گاهی جمعبندی مطالعات پیشین را چالشبرانگیز میکند.
فارغ از اینکه از چه واژهای استفاده کنیم؛ شناخت قابلیت های استراتژیک اقدامی ضروری برای همه سازمانها است. سازمانها باید درک عمیقی از قابلیت های استراتژیک موردنیاز خود داشته باشند تا بتوانند: (۱) ترکیب بهینهای از قابلیتها را (در قالب یک سبد از قابلیتهای استراتژیک) بسازند؛ (۲) این سبد را با قابلیتهایی که از اهمیت و ارزش استراتژیک بیشتری برخوردارند تکمیل کنند؛ و (۳) سرمایهگذاریهای خود را در راستای توسعه قابلیتهای استراتژیک و اجتناب از پرورش قابلیتهای کمارزش (با توجه به اقتضائات سازمان) جهتگیری کنند. این صورت مسئله شفاف است، اما پاسخ دادن به آن چندان ساده نیست. به علاوه آنکه این صورت مسئله به شدت از صنعت و شرایط تاثیر میپذیرد و نمیتوان یک پاسخ ژنریک قابلاتکا برای آن یافت.
ایران به لحاظ اقتصادی وابستگیهای تاریخی و صنعتی فراوانی به نفت و صنایع نفتی دارد. این وابستگی در زنجیره ارزش صنعت نفت متوازن نیست، این یعنی با وجود صرف سرمایههای فراوان در بخش بالادستی، از توجه و سرمایهگذاری در بخشهای میاندستی و پاییندستی غفلت شده است. بر حسب استاندارد ایزو ۲۰۸۱۵ پالایش نفت و گاز و استحصال فرآوردههای اصلی از نفت و گاز در بخش میاندستی صنعت نفت طبقهبندی میشود. توجه به بخش میاندستی نفت و گاز از آن جهت اهمیت دارد که این بخش از آزادی بیشتری در سرمایهگذاری نسبت به بخش بالادستی و از بلوغ بیشتری در عملیات نسبت به بخش پاییندستی برخوردار است. در یکی از پژوهشهایم با عنوان قابلیتهای استراتژیک در صنعت نفت و گاز: مطالعه در بخش میاندستی که در فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت نوآوری (۱۳۹۷، سال هفتم، شماره ۴) منتشر شده است، نتایج یک پژوهش کیفی را مورد اشاره قرار دادهام که به طور خاص به تشریح قابلیتهای استراتژیک در بخش میاندستی صنعت نفت و شناسایی قابلیتهای مزیتساز میپردازد. نتایج تحلیل محتوا بر روی مصاحبههای عمیق با ۲۵ خبره در سطوح ارشد سازمانی وزارت نفت و پالایشگاههای نفت و گاز نشان میدهد قابلیتهای استراتژیک در بخش میاندستی صنعت نفت و گاز در دو دسته یا تم کلی پایدارسازی استراتژیک کسبوکار و ارزشافزایی و بهرهوری کسبوکار قرار میگیرند.
پایدارسازی استراتژیک کسبوکار: این دسته از قابلیتهای استراتژیک شامل قابلیتهایی میشوند که به پایداری زنجیره تامین (افزایش ضریب اطمینان، نگهداری و تعمیرات مستمر و توسعه زیرساختهای تامین)، گرایش بازار (انطباق با نیاز مشتری، ظرفیت تعریف طرحهای توسعه پالایشی و تامین مالی طرحهای توسعه پالایشی) و توسعه کسبوکار (توان بازارسازی، ظرفیت تعریف مشارکت و یکپارچگی) میانجامند.
ارزشافزایی و بهرهوری: این دسته از قابلیتهای استراتژیک شامل قابلیتهایی میشوند که متمرکز بر قابلیت فناورانه (سطح پیچیدگی، قابلیت دسترسی و زیرساخت سیستمی)، کارایی عملیاتی (مدیریت هزینه عملیات، ارزش افزوده مصرف انرژی، راندمان پالایش، درصد وزنی ضایعات، اندیس انرژی و مقیاس تولید) و کیفیسازی فرآوردهها (افزایش ارزش افزوده پالایش، استاندارد کیفی فرآوردهها و تنوعپذیری سبد فرآوردهها) هستند.
چرا این طبقهبندی دارای اهمیت است؟ این طبقهبندی فهرستی از قابلیتها و زیرمولفههای هریک از آنها را ارائه نموده است که در بخش میاندستی صنعت نفت و گاز از ارزش استراتژیک برخوردارند و میتواند مبنای تصمیمگیری برای توسعه پرتفوی قابلیتهای سازمانی باشند. به علاوه، یافتههای این پژوهش حاکی اهمیت نگاه متوازن است: قابلیتهای استراتژیکی که در دسته ارزشافزایی و بهرهوری قرار گرفتهاند، بر اقدامات نقشآفرینان صنعت برای افزایش کیفیت فرآوردهها و بهبود ارزش پیشنهادی از طریق پایش و نظارت مستمر تأکید دارند و به همین دلیل از ماهیتی دروننگرانه برخوردارند. درحالیکه تم پایداری استراتژیک کسبوکار با ماهیتی بروننگر به مواردی پیرامون گسترش کسبوکار و توسعه دامنه آن در بازار اختصاص یافته است. به عبارت دیگر، در اختیار داشتن قابلیتهای استراتژیک در بخش میاندستی صنعت نفت و گاز مستلزم رویکرد متناسب و برقراری توازن میان نگاه دروننگر و بروننگر است.
مرجع شناسی مقاله:
جلالی، سید حسین.، خلیل نژاد، شهرام. و گلمحمدی، عماد. (۱۳۹۷). قابلیتهای استراتژیک در صنعت نفت و گاز: مطالعهای در بخش میاندستی. فصلنامه مدیریت نوآوری، سال هفتم، شماره ۴، صفحات ۶۵ تا ۹۰ [سایت نشریه | دریافت مقاله]