جایگاه هیئت مدیره، جایگاه ویژهای است و اعضای هیئت مدیره به سبب نقشی که در راهبری کلان سازمان و نظارت و کنترل بر اقدامات مدیران اجرایی دارند، در موقعیت استراتژیکی قرار میگیرند. اما به جرئت میتوانم به این نکته اشاره کنم که بخش عمدهای از مشکلات سازمانها دقیقاً از همین موقعیت استراتژیک نشأت میگیرد. مشغله، قدرت و اهمیت نقش هیئت مدیره در سازمان، ذهن اعضای این جمع را نسبت به لزوم توسعه هیئت مدیره دچار سوگیری میکند. به عبارت دیگر اگر در جایگاه هیئت مدیره قرار بگیریم، غالباً چنین گفتوگوهایی را با خودمان خواهیم داشت: “من که به بالاترین سطح سازمان رسیدم، بازم لازمه برای توسعه خودم وقت بذارم؟”؛ “با این همه کار اصلاً وقت ندارم دنبال توسعه خودم برم”؛ “نمیتونم موقعیت خودمو با حضور توی فلان دوره آموزشی برای توسعه به خطر بندازم”
در نتیجه هیئت مدیرهها شکل میگیرند، اما توسعه پیدا نمیکنند و پیامد بیتوجهی به توسعه هیئت مدیره چیزی به غیر از افت کیفیت تصمیمگیریهای استراتژیک سازمانی نیست. من قبلاً هم درباره مسائل مختلف هیئت مدیره اعم از ترکیب اعضا یا اثربخشی آن نوشتهام، اما بهطور مستقیم درباره توسعه و تقویت هیئت مدیره به نکتهای اشاره نکردهام. شکلگیری هیئتمدیرههای موفق و اثربخش کار دشواری است؛ مسائلی مثل انتخاب یک عضو بالقوه جدید، فرایند مذاکره برای جلب نظر فرد منتخب، یا مدیریت فضای بحث و گفتوگو در داخل جلسات واقعاً دشوار و بااهمیتاند؛ اما همه ماجرا این نیست. هیئت مدیرهای که توسعه پیدا نکند، راکد میشود و درجا میزند، تصمیمات به تدریج کیفیتشان را از دست میدهند و باورها و عقاید شخصی بهجای داده و منطق بهعنوان راهحل در جلسات ارائه میشوند و این نقطه دقیقاً آغازِ پایانِ هیئت مدیره است!
در واقع، اعضای هیئت مدیره هم همانطور که کارشناسان و مدیران سازمان به بازآموزی و مهارتافزایی نیاز دارند، به توسعه نیازمندند. اما چه نوع توسعهای؟ منظورم از توسعه هیئت مدیره حضور در دورههای پر زرق و برق اما توخالی موسسات آموزشی داخلی با عناوین گول زنندهای مثل دوره هیئت مدیره حرفه ای نیست! این قبیل دورهها صرفاً برای نمایش مناسباند؛ و با وجود سرفصلهای جذاب و تعهدات متعدد محتوای خاصی ندارند. نکته جالب اینجاست که گاه حتی مدرسان دوره هیئت مدیره حرفه ای تجربه حضور در یک هیئت مدیره واقعی را هم ندارند، اما به اعضای واقعی هیئت مدیرههایِ واقعی راه و رسم حرفهای بودن را درس میدهند! منظورم از توسعه چنین برنامههایی نیست.
توسعه از طریق افزودن حاضران مدعو به ترکیب هیئت مدیره، یا حتی افزایش کمّی تعداد اعضای هیئت مدیره یکی از گزینههای زودبازده و در دسترس است. حضور یک فرد جدید عموماً فضای راکد هیئت مدیره را برهم میزند و منجر به شکلگیری دینامیکهای جدیدی میشود. در سادهترین حالت، اعضای قدیمی هیئت مدیره مجبور میشوند تصمیمات قبلیشان را برای عضو جدید تشریح و واکاوی کنند و همین فرایند شناختیِ ساده میتواند سوگیریهای موجود در تصمیمات گذشته را حداقل برای خود اعضا تاحدی روشن کند. البته افزودن عضو جدید هم قواعد خاصی دارد که در رأس آنها میتوان ایجاد تنوع در ترکیب را قرار داد. پیشزمینههای متنوع علمی و حرفهای در جمع هیئت مدیره میتواند آغازگر پیدایش تعارضهای مثبت و سازنده باشد که کیفیت تصمیمگیریهای استراتژیک را بهبود میدهند و اعضا را وامیدارند تا یک مسئله واحد را از زوایا و جنبههای مختلف مورد ارزیابی قرار دهند.
تشکیل کمیتههای سازمانی در عین سادگی گزینه دیگری برای توسعه هیئت مدیرههاست. اگر کمیتههای مناسبی طراحی کنیم و اعضای هیئت مدیره را در قالب این کمیتهها در کنار مدیران اجرایی و خبرگان بیرونی قرار دهیم، میتوانیم توسعه هیئت مدیره را شدت ببخشیم. اعضای هیئت مدیره با حضور در کمیتههای مختلف درک بهتری از سازمان و محیط داخلی آن بهدست میآورند و با گرهخوردن به جنبههای عملیاتی سازمان، از تفکر انتزاعی فاصله میگیرند. در نتیجه، هم مسائل را بهتر شناسایی میکنند و هم راهحلهای مناسبتری برای مسائل پیشنهاد میدهند.
با وجود نقدی که به همه موسسات آموزشی برگزارکننده دورههای هیات مدیره حرفه ای (بدون هیچ استثنایی) دارم، نقش آموزش را در توسعه هیئت مدیرهها انکار نمیکنم. چالش در این جا نوع و ماهیت آموزش است. شاید حضور در دوره آموزشی یک مهارت مالی مشخص از شخصی که تجربه عضویت یا کار با هیئت مدیرهها را دارد، بسیار مفیدتر از حضور در یک دوره نمایشی هیات مدیره حرفه ای باشد. علاوه بر این دسترسی به منابع آموزشی آنلاین، که به ویژه با همهگیری بیماری کرونا گسترش بیشتری هم یافتهاند، به مراتب بهتر از شرکت در دوره های هیأت مدیره حرفه ای است. هرچند شاید برخی از این دورههای آنلاین گران به نظر برسند، اما در بلندمدت اتلاف زمان و منابع شخصیمان در دورههای بیکیفیت به مراتب گرانتر و پرهزینهتر خواهد بود.