چرا باید تئوری های سازمان و مدیریت را بدانیم؟

ما اغلب از تئوری هراس داریم و نسبت به ارزش مطالعه، یادگیری و استفاده از تئوری‌ها بی‌توجهیم. عموماً وقتی واژه تئوری را می‌شنویم تصور می‌کنیم با مجموعه‌ای از واژه‌های بی‌سر و ته و غیرکاربردی مواجه خواهیم شد که دردی از ما دوا نمی‌کنند و برای ما چیزی به جز اتلاف وقت ندارند. به همین دلیل است که اگر یک متخصص قصد داشته باشد نظرات خودش را با ارجاع به یک پیش‌زمینه تئوریک مشخص تشریح و توجیه کند، در ذهن ناخودآگاه‌مان او را به بی‌اطلاعی از دنیای واقعی و محدود ماندن در کتاب‌های حجیم دانشگاهی متهم می‌کنیم. اما همه این تصورات نادرست هستند! پیشرفت علم (در همه شاخه‌های علوم طبیعی و اجتماعی) حاصل فهم تئوری‌ها و حرکت در چارچوب یک تئوری مشخص برای حل مسائل دنیای پیرامون است. بدون تئوری‌ها ما در دنیایی آشفته رها می‌شویم، دنیایی که قادر به فهم پیچیدگی‌ها و جزئیاتش نیستیم و نمی‌توانیم روابط بین پدیده‌ها و متغیرها را در خیل انبوه جزئیات پیچیده درک کنیم. در این میان تئوری‌ها با ارائه مجموعه‌ای از پیش‌فرض‌ها در رابطه با پدیده مورد نظر به نگاه ما جهت می‌دهند و تفسیر مشخصی از ارتباط میان متغیرهای موثر بر آن پدیده و نحوه تغییر و تحول آنها ارائه می‌کنند.

به طور کلی فرقی نمی‌کند که مشغول تحصیل و یادگیری در چه رشته‌ای هستید، همه رشته‌ها و شاخه‌ها تئوری‌های مختص به خودشان را برای تشریح پدیده‌های هدف (موضوع آن رشته علمی) دارند و در این میان شاید علوم اجتماعی (علوم سیاسی، جامعه‌شناسی، اقتصاد، مدیریت و علوم مشابه) به واسطه ذات و ماهیت‌شان از نظر حجم تئوری‌ها فربه‌تر باشند. در گرایش‌های مختلف رشته مدیریت، درس تئوری‌های سازمان و مدیریت یکی از دروس اصلی هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت است و به علت حجم بالای مطالب و مفاهیم، اغلب دانشجویان دل خوشی از این درس ندارند! شاید اصلی‌ترین دلیل بی‌توجهی و بی‌انگیزگی نسبت به این واحد درسی مهم ریشه در شیوه  و استراتژی تدریس تئوری‌های سازمان و مدیریت باشد. تدریس انبوهی از تئوری‌ها و الگوها و مدل‌ها بدون درنظرگرفتن نخ تسبیحی که بتواند این مفاهیم را به هم پیوند دهد و یک ارتباط منطقی میان نقطه‌نظرات اندیشمندان مختلف پدید بیاورد، نمی‌تواند روش مناسبی برای تدریس این واحد درسی باشد. به علاوه، نباید از یاد برد که آموزش تئوری‌ها بدون توجه به بستر (Context) چندان اثربخش نیست.

در ترمی که گذشت، درس تئوری های سازمان و مدیریت را برای دانشجویان MBA گرایش استراتژی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران تدریس کردم و سعی کردم این درس را از قالب متداول تدریس تئوری‌ها بر اساس سیر تاریخی توسعه و نشر تئوری‌ها خارج کنم و آن را با طرح سئوالاتی که دانستن پاسخ‌شان برای دانشجویان گرایش استراتژی کلیدی‌ست، به پیش ببرم. به طور جدی معتقدم این درس یکی از مهم‌ترین دروس رشته مدیریت است و این باور انگیزه‌ای برای نوشتن این یادداشت شده است.

 

دلیل اهمیت تئوری‌های سازمان و مدیریت چیست؟

سازمان یکی از وجوه تمدن بشری است و بشر امروزی تقریباً بدون رجوع به مفهومی تحت عنوان سازمان (به اشکال مختلف) قادر به ادامه زندگی نیست. در چنین وضعیتی فرقی نمی‌کند که شما مدیرعامل، کارمند، مدرس یا مشاور یک سازمان باشید. در هر جایگاهی که حضور دارید، با مفهوم سازمان و خصیصه‌های آن سروکار دارید و فهم تئوری های سازمان و مدیریت برای مواجهه با این مفهوم بسیار راهگشاست. حتی می‌توان به این هم اشاره کرد که تسریع گردش اطلاعات به کمک شبکه‌های اجتماعی و به‌راه افتادن موجی از پرسش‌گری درباره ضرورت وجودی، کارکردها، اقدامات و عملکرد بسیاری از سازمان‌ها میان عموم مردم، اهمیت مطالعه تئوری‌های سازمان و مدیریت را بیش از پیش کرده است. اگر بدانید ضرورت و منطق شکل‌گیری یک سازمان مشخص چیست و این منطق با چه زبانی قابل تفسیر و تشریح است، می‌توانید مطالبه دقیق‌تر و بهتری از عملکرد آن سازمان داشته باشید و در دام نق‌های روشنفکرانه و بی‌حاصل نیافتید! البته اینها تمامی دلایل اهمیت تئوری های سازمانی نیستند. اگر قصد تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی مدیریت را داشته باشید، قطعاً باید تمرکز بیشتری روی تئوری‌های مدیریت داشته باشید. فارغ از سئوالات کنکور در تئوری مدیریت، در طی دوره تحصیل چه در ایران و چه در خارج از ایران، واحد درسی تئوری سازمان و مدیریت در برنامه درسی همه دانشگاه‌ها وجود دارد.

 

از کجا مطالعه تئوری های مدیریت را آغاز کنیم؟

تئوری‌ها درصدد تشریح چرایی و چگونگی پدیده‌ها هستند و هیچ فایده‌ای ندارد که بدون توجه به نقطه تمرکز تئوری‌ها، به دنبال حفظ کردن اصول و گزاره‌های آنها باشیم. مطالعه تئوری‌ها بر حسب سیر تاریخی ممکن است ما را نسبت به تغییر و تحولات دانش مدیریت در طول زمان آگاه کند، اما در فهم صورت مسئله‌های اصلی سازمان‌ها کمکی به ما نمی‌کند. برای مطالعه تئوری های مدیریت به دنبال پرسش‌های مشخص باشید. پرسش‌هایی مانند: ” سازمان چیست؟ چرا سازمان‌ها شکل می‌گیرند، توسعه می‌یابند و به تدریج نقش و جایگاه مهم‌تری کسب می‌کنند؟ چرا برخی از سازمان‌ها به نماد تبدیل می‌شوند؟ علت زوال سازمان چیست؟ ” می‌توانند نقطه آغاز خوبی برای مطالعه تئوری های سازمان و مدیریت باشند و درصورتی‌که تئوری‌ها را با چنین صورت مسئله‌های مشخصی مطالعه کنید، به مراتب یادگیری عمیق‌تر و بهتری خواهید داشت که به شدت برای درک و تحلیل مسائل دنیای پیرامونی نیز کمک‌کننده است. به علاوه، می‌توان این مسیر را با تمرکز بر زیربناهای فلسفی تئوری‌های مدیریتی عمیق‌تر نمود.

 

منابع مناسب برای مطالعه تئوری های مدیریت کدامند؟

تقریباً در همه کلاس‌هایم دانشجویان را به مطالعه منابع دست اول تشویق می‌کنم. در اکثر موارد، منابع دست اول در قالب مقالات انگلیسی‌زبان در نشریات معتبر مدیریتی یا دیگر شاخه‌های علوم اجتماعی به چاپ رسیده‌اند و عمدتاً دسترسی به آنها و یافتن فایلی که قابلیت دانلود داشته باشد، آسان است. بخش عمده‌ای از این منابع دست اول در سال‌های دور منتشر شده‌اند یا گاهاً توسط نشریات اقتصادی، حقوقی و روانشناسی (به ویژه در زمینه تئوری های رفتار سازمانی) به چاپ رسیده‌اند. بنابراین ممکن است فهم متن این مقالات برای بخشی از دانشجویان دشوار باشد. اما این دشواری ارزشش را دارد و خروجی چنین تلاشی به یک دستاورد ماندگار در فهم اندیشه‌های سازمانی و مدیریتی اصیل می‌انجامد. بنابراین به جای جست‌وجوی کتب فارسی (یا حتی کتب انگلیسی)، به دنبال نشریه های معتبر علمی و مقالات و رساله‌های اندیشمندان اصلی هر تئوری در این نشریه‌ها باشید. یافتن این اندیشمندان کار چندان سختی نیست و می‌توان با یک جست‌وجوی کوتاه در میان منابعی که به طبقه‌بندی تاریخی تئوری های سازمان و مدیریت پرداخته‌اند، به فهرستی از مهم‌ترین اندیشمندان و مبدعان هر تئوری دست یافت. بنابراین یک نکته را حتماً در نظر بگیرید: کتاب‌های فارسی را فراموش کنید!

 

برای فهم استراتژی باید روی کدام تئوری‌ها تسلط پیدا کنیم؟

از آنجایی‌که سال‌هاست به طور تخصصی و حرفه‌ای در زمینه استراتژی به تدریس و مشاوره مشغول هستم، قاعدتاً باید در انتهای این یادداشت اشاره‌ای هم به استراتژی و تئوری های سازمانی در زمینه مدیریت استراتژیک داشته باشم. اگر دانشجو، محقق یا کارشناس استراتژی هستید، پیشنهاد می‌کنم منابع ذیل را با ترتیب اشاره‌شده مطالعه کنید. این لیست قطعاً کامل نیست اما تجربه‌ام نشان می‌دهد مطالعه این مجموعه مقاله و حفظ توالی میان‌شان می‌تواند کمک خوبی به فهم مفاهیم بنیادین سازمان و استراتژی و درک روابط موجود میان این مفاهیم (معادل سطح کارشناسی ارشد) بکند.

 

منابع پیشنهادی:

Porter, M.E. (1979). How competitive forces shape strategy. Harvard Business Review, March-April Issue, 137-145.

Williamson, O. E. (1991). Strategizing, economizing, and economic organization. Strategic Management Journal, 12(S2), 75-94.

Wernerfelt, B. (1984). A resource‐based view of the firm. Strategic Management Journal, 5(2), 171-180.

Grant, R. M. (1996). Toward a knowledge‐based theory of the firm. Strategic Management Journal, 17(S2), 109-122.

Teece, D. J., Pisano, G., & Shuen, A. (1997). Dynamic capabilities and strategic management. Strategic Management Journal, 18(7), 509-533.

Eisenhardt, K.M. (1989). Agency theory: An assessment and review. The Academy of Management Review, 14(1), 57-74.

Meyer, J. W., & Rowan, B. (1977). Institutionalized organizations: Formal structure as myth and ceremony. American Journal of Sociology, 83(2), 340-363.

Eisenhardt, K. M. (1988). Agency-and institutional-theory explanations: The case of retail sales compensation. The Academy of Management Journal, 31(3), 488-511.

Freeman, R. E., & McVea, J. (2001). A stakeholder approach to strategic management. The Blackwell Handbook of Strategic Management, Oxford: Blackwell Publishing, 189-207.

Gulati, R. (1998). Alliances and networks. Strategic Management Journal, 19(4), 293-317.

5 دیدگاه On چرا باید تئوری های سازمان و مدیریت را بدانیم؟

نظرات غیر فعال است