بیش از یک ماه است که به دلایل مختلف از جمله مشکلات فنی نتوانستهام یادداشتی بنویسم و بلاخره امروز پس از حل چالشهای فنی، فرصت نوشتن را پیدا کردهام. فرصتی هم بهتر از امروز و همین حالا نیست که یادداشت تبریکی برای سال نو داشته باشم و فراخوانِ بازی نو بدهم! تقریباً بیشترمان یکسال کابوسوار را سپری کردهایم، با پیامدهای زیستی کرونا دست و پنجه نرم کردهایم و شاهد تبعات نامطلوب اقتصادی و اجتماعی این بیماری بر روی کسبوکارها و روابطمان بودهایم. فارغ از کرونا، پدیدهها و مولفههای دیگری از جمله شرایط اقتصاد کلان کشور، آرایش سیاست داخلی، ناآرامیهای بینالمللی و مسائلی از این دست هم حتماً زندگیمان را به درجات مختلف تحت تاثیر قرار دادهاند. اما به هرحال و به رسم سنت نو شدن تقویم، از ۹۹ عبور کردهایم و در مسیر سال جدید قرار گرفتهایم.
چه خوشمان بیاید و چه نه باید این را بپذیریم که نو شدن تقویم یک قرارداد اجتماعی است و مابهازای واقعی ندارد. تغییر بنیادینی با گذر از ۳۰ اسفند و رسیدن به ۱ فروردین رخ نمیدهد، اما همین عبور یک نماد مهم به همراه دارد و آن نماد “نو شدن” و “آغاز دوباره” است. پس شاید بد نباشد از جلوه نمادین تغییر تقویم استفاده کنیم و همراه با نو شدن تقویم، به دنبال نوسازی و بهسازی باشیم. البته این را میدانم که شرایط عمومی و محیطی، انعطافپذیری برای نوسازی و بهسازی را از بسیاری از ما دریغ کرده است و قصد هم ندارم که به سبک و سیاق نویسندگان روانشناسی موفقیت، از عبارات پرطمطراق مثبتنگرانه استفاده کنم. اما نادیده گرفتن فرصت برای بازی نو بیانصافی است! خیلی از ما فرصت داریم که در درون همان شعاع حرکتی و همان زمین بازی محدودمان، بازی بهتری بکنیم و حداقل در پایان سالجاری حس خوبی نسبت به تلاش خودمان برای بازی کردن در زمین بازی داشته باشیم. پس، سال نو و بازی نو مبارک!