دامنه تاثیرگذاری کانتکست نهادی در سیاست‌گذاری تجاری بین‌الملل

پیش از این هم در دو یادداشت مختلف اشاره کرده بودم که چندین پروژه پژوهشی همسو اما مستقل را در حیطه مباحث استراتژی و کسب‌وکار بین‌المللی به پیش برده‌ام و خروجی این پروژه‌ها در نشریات اصلی شاخه استراتژی و کسب‌وکار بین‌المللی در دست داوری و انتشار هستند. شرایط عمومی کشور سبب شده که موضوعات و مسائل کسب‌وکار بین‌المللی در میان شاخه‌های دانش مدیریت در ایران مهجور بماند و چالش‌های بنگاه‌های اقتصادی کشور در فرایند بین‌المللی‌سازی بی‌پاسخ باقی بمانند. البته همان‌گونه که قبلاً هم اشاره کرده‌ام، این مسئله به لحاظ آکادمیک دلیل ساده‌ای دارد: پژوهشگران داخلی پرسش یا مسئله استراتژیکی برای تحقیق و بررسی در دست ندارند. بر حسب علاقه‌ام به حیطه کسب‌وکار بین‌المللی، تلاش کرده‌ام با طرح پرسش‌های استراتژیک و جست‌وجوی داده‌هایی که بتواند دینامیک مستتر در پس این پرسش‌ها را عیان کند، سهمی در توسعه دانش کسب‌وکار بین‌الملل داشته باشم؛ حتی اگر به ناچار این توسعه دانش را با تمرکز بر شرکت‌هایی خارج از مرزهای ایران دنبال کنم. با این رویکرد، یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها در فضای کسب‌وکار بین‌الملل این است که سیاست‌های دولتی و سیاست‌گذاران تجاری در سطح ملی چه نقشی در بین‌المللی‌سازی شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی دارند؟ این سئوال کلی باید به مجموعه‌ای از پرسش‌های مشخص و خاص در حیطه کسب‌وکار بین‌الملل تفکیک شود تا قادر به تشریح و تبیین دقیق «چگونگی» تاثیرگذاری سیاست‌های دولتی یا همان نقش دولت‌ها در بین‌المللی‌سازی باشد.

این‌طور مرسوم شده است که در واکاوی فرایند بین‌المللی‌سازی شرکت‌ها نقش دولت‌ها را پررنگ جلوه دهیم و هر بار در بیان دلایلی که ناکامی بنگاه‌های اقتصادی را در بین‌المللی‌سازی تشریح کند، به کژکارکردهای دولت‌ها به‌عنوان عامل شماره ۱ اشاره کنیم. این رویکرد هم صحیح است و هم غلط. صحیح است؛ زیرا دولت‌ها و سازمان‌های دولتی (در نظام تجاری ایران: وزارت صمت، سازمان توسعه تجارت و گمرک) به‌واسطه اعمال طیف متنوعی از قوانین و سیاست‌ها فرایند تجارت بین‌المللی کشور را جهت‌دهی می‌کنند. برای مثال، وضع یک تعرفه دولتی برای محدودیت صادرات یک کالا می‌تواند تمامی استراتژی‌های بنگاه‌ها در بخش خصوصی را مختل کند. در نتیجه عملکرد ضعیفی که از بنگاه‌های داخلی در بازارهای بین‌المللی می‌بینیم قطعا متاثر از رفتار نظام دولتی است. اما در سوی مقابل، این رویکرد غلط است، زیرا سیاست‌های دولتی (چه به شکل مختل‌کننده و چه به شکل حمایت‌گرانه) دامنه تاثیر محدودی دارند و نقش عوامل دیگر نظیر تحریم‌های بین‌المللی (بیرونی، خارج از کنترل)، دانش بازار (بیرونی، قابل کنترل) و توانمندی رقابتی (درونی، قابل کنترل) نباید نادیده گرفته شود. کانتکست نهادی یکی از این متغیرهاست (آگاهانه از ترجمه واژه Context اجتناب می‌کنم، زیرا به باورم معادل فارسی مناسبی برای این واژه وجود ندارد). در مقاله‌ای با عنوان Reframing Government Support for SMEs’ in International Market: The Critical Role of Institutional Context که در نشریه Asia-Pacific Journal of Business Administration از انتشارات Emerald در سال ۲۰۲۵ منتشر کرده‌ام، به‌طور مشخص به نقش کانتکست پرداخته‌ام و مدلی را برای بررسی ابعاد مختلف کانتکست نهادی توسعه داده‌ام که در تصویر ذیل قابل مشاهده است.

 

کانتکست نهادی

 

این مدل نقش متغیر تعدیل‌کننده ۴ زیرمولفه‌ «کانتکست نهادی» را در رابطه میان سیاست‌های حمایت‌گرانه دولتی از دو منظر «حمایت‌های اطلاعاتی/نظری» و «حمایت‌های تجربی/عملی» با متغیر «عملکرد بین‌المللی کسب‌وکارها» مورد سنجش قرار می‌دهد. این روابط علّی به‌اتکای گردآوری داده‌هایی از ۲۵۷ کسب‌وکار کوچک، و تحلیل از طریق مدل‌سازی معادلات ساختاری (PLS-SEM) با فرضیاتی به شرح ذیل مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند:

H1: Government informational support positively affects SMEs’ international performance.

H2: Government experiential support positively affects SMEs’ international performance.

H3a: Institutional environment stability positively moderates the impact of government informational support on SMEs’ international performance.

H3b: Institutional environment stability positively moderates the impact of government experiential support on SMEs’ international performance.

H4a: Institutional environment predictability positively moderates the impact of government informational support on SMEs’ international performance.

H4b: Institutional environment predictability positively moderates the impact of government experiential supports on SMEs’ international performance.

H5a: Institutional environment enforceability positively moderates the impact of government informational support on SMEs’ international performance.

H5b: Institutional environment enforceability positively moderates the impact of government experiential support on SMEs’ international performance.

H6a: Institutional environment specificity positively moderates the impact of government informational support on SMEs’ international performance.

H6b: Institutional environment specificity positively moderates the impact of government experiential supports on SMEs’ international performance.

یافته‌های حاصل از تحلیل‌های آماری نشان می‌دهد کانتکست نهادی به واسطه زیرمولفه‌هایش ارتباط میان سیاست‌های حمایت‌گرانه دولتی و عملکرد بین‌المللی کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین سیاست‌گذار باید نقش کانتکست را از منظر «ثبات»، «پیش‌بینی‌پذیری»، «خاص بودن» و «اجراپذیری» در طراحی سیاست‌هایی که چه با هدف افزایش دانش و اطلاعات کسب‌وکارها از بازار هدف (نظیر مطالعات و تحقیقات بازار)، و چه با هدف همراهی و کمک عملیاتی به کسب‌وکارها در بازار هدف (نظیر مراکز توسعه تجارت، نمایشگاه‌های بین‌المللی، رایزن‌های تجاری و …) صورت می‌پذیرند، در نظر بگیرد. این یافته بسیار ارزشمند است؛ زیرا توجه سیاست‌گذار را به جنبه‌هایی فراتر از محتوای سیاست‌ها جلب می‌کند. به‌عبارت دیگر، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم به صرف طراحی سیاست‌های سنجیده و حساب‌شده بتوانیم تاثیر مثبتی بر عملکرد تجارت بین‌الملل داشته باشیم و لازم است خارج از غنای محتوایی سیاست‌های بین‌المللی‌سازی (Content) و حساسیت برای پیشبرد صحیح فرایند بین‌المللی‌سازی (Process) روی مولفه کانتکست (Context) هم تمرکز کنیم؛ امری که اغلب به دلایل گوناگون کم‌اهمیت پنداشته می‌شود.

این پژوهش تکه دیگری از پازل سیاست‌های حمایت‌گرانه دولتی (یا همان Government Support Initiatives) را تکمیل می‌کند و به همین دلیل باید کاربست آن را در سیاست‌گذاری سطح ملی جست‌وجو کرد. توسعه اقتصادی بدون تجارت بین‌المللی ناشدنی است و دولت‌ها برای تقویت ارتباطات تجاری بین‌المللی باید سازوکارهایی بیاندیشند که به‌ویژه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط را برای حضور در بازارهای جهانی توانمند کند. اما پرسش اینجاست که چرا با وجود انبوهی از چنین سیاست‌هایی در نظام ملی، باز هم صدها گره در کار توسعه بین‌المللی شرکت‌ها می‌افتد! شاید تمرکز بر کانتکست (و به‌طور مشخص، تمرکز بر جنبه‌های «نهادی» از کانتکست) بتواند بخشی از پاسخ به این پرسش همیشگی را برای‌مان به همراه بیاورد.

مرجع‌شناسی مقاله:

Reframing Government Support for SMEs’ Performance in International Market: The Critical Role of Institutional Context. Asia-Pacific Journal of Business Administration, 2025, Forthcoming. https://doi.org/10.1108/APJBA-11-2024-0621 [Pdf | Journal Website]