تحلیل: آموزش مشاوره مدیریت با دوره دانشگاهی؟

تقریباً همه از این مسئله آگاهند که نظام آموزشی رسمی در ایران با استانداردها و عرف جهانی فاصله زیادی دارد. منظورم از استاندارد جهانی منحصر به استانداردهای دانشگاهیِ جوامع توسعه یافته نیست، بلکه نظام آموزش رسمی ایران حتی در سطح استانداردهای چین، هند و ترکیه هم حرفی برای گفتن ندارد. محتوای رشته، دروس ارائه شده، منابع درسی، کیفیت پایان‌نامه‌ها، نسبت سرانه استاد به دانشجو، نظام چاپ و انتشار مقالات علمی، فضای آموزشی، امکانات مکمل نظیر کتابخانه و آزمایشگاه، محیط دانشگاه، برنامه‌های جانبی و بسیاری از دیگر پارامترهای دانشگاهی، حتی در بهترین دانشگاه‌های ایران، قابلیت مقایسه با نمونه‌های منطقه‌ای را هم ندارند و با این حال پیشتازیِ علمیِ منطقه در سند استراتژی ملی ذکر شده است! [یک توضیح مهم و تکراری اینکه، تعداد مقالات به هیچ عنوان نشان‌دهنده رشد علمی نیست، هرچند که هم در کمّیت و هم در کیفیت این مقالات به چاپ رسیده جای تشکیک است.] در این یادداشت ادعای پرداختن به چالش‌های آموزش رسمی در ایران و ارائه راهکار برای آنها را ندارم. نکته محوری این یادداشت متمرکز بر چیزی‌ست که تصور می‌کنم در آینده نزدیک به یکی از تهدیدهای اساسی در حیطه رشته مدیریت تبدیل خواهد شد: آموزش مشاوره مدیریت در دانشگاه!

تصور کنید قصد دارید برای بهبود عملکرد مجموعه‌تان، مشاوری را بسته به نوع مسئله موردنظرتان در یکی از حوزه‌های مدیریتی به‌کاربگیرید. چه عکس‌العملی نسبت به شخصی که به تازگی از رشته مشاوره مدیریت در مقطع کارشناسی ارشد فارغ‌التحصیل شده و حالا ادعا می‌کند با کارآمدترین متدولوژی و متنوع‌ترین ابزارها قادر است به شما مشاوره دهد، دارید؟ اجازه بدهید پرسش بنیادی‌تری داشته باشم؛ آیا مشاوره مدیریت چیزی‌ست که در دانشگاه و در کلاس درس تدریس شود؟ چه برنامه آموزشی و کدام محتوای درسی می‌تواند ادعای آموزش مشاوره مدیریت را به دانشجویان داشته باشد؟

تراکم داوطلبان ورود به دانشگاه چند سالی‌ست از مقطع کارشناسی به مقاطع بالاتر انتقال یافته است و متولیان سیاست‌گذاری آموزش عالی با توسعه کمّی ظرفیت دانشگاه‌ها در مقاطع بالاتر بخشی از این نیاز را پوشش داده‌اند. مشکلاتی نظیر نرخ بیکاری و اشتغال نامتناسب با سطح و زمینه تحصیلات سبب شده است تا بیشتر دانشجویانی که مقطع لیسانس را به پایان رسانده‌اند، درصدد ورود به مقاطع بالاتر باشند. در چنین شرایطی، رشته “مشاوره مدیریت” چگونه از افرادی بدون تجربه و فاقد قابلیت‌های مشاوره، مشاوران حرفه‌ای مدیریت تربیت خواهد کرد؟ نتیجه اتخاذ چنین سیاستی چیست؛ ارتقای کارآمدی صنعت از طریق پرورش نسلی از مشاوران مدیریت زبده یا تربیت انبوهی از سیاهی‌لشکر بدون آنکه تدبیری برای آینده شغلی‌شان اندیشیده شده باشد؟

تصور می‌کنم پاسخ به این پرسش‌ها ساده باشد. در بسیاری از مواقع عادت کرده‌ایم برای بی اهمیت‌ترین مسائل خودمان را به استانداردهای جهانی نزدیک نشان بدهیم. شاید بهتر باشد در این خصوص نگاهی به دانشکده‌های مدیریت و کسب‌وکار در برخی از کشورهای دنیا بیندازیم. آیا رشته‌ای به عنوان لیسانس یا فوق لیسانس مشاوره مدیریت در این دانشکده‌ها تدریس می‌شود یا مهارت‌های مشاوره تنها در قالب یک یا چند واحد درسی در طول یک دوره آموزشی گنجانده می‌شود؟ آیا محتوای ارائه شده درباره مشاوره مدیریت در دانشکده‌های برتر دنیا برای طراحی چنین دوره‌ای در ایران مورد توجه قرار گرفته است؟ چیزی به اسم رشته مشاوره مدیریت در نظام آموزشی رسمی کمتر کشوری وجود دارد، اغلب دوره‌های مشاوره مدیریت در قالب برنامه‌های آموزش حرفه‌ای ویژه مدیران و کارشناسان خبره طراحی شده‌اند و دانشجویان و اشخاصی که تجربه خاصی در کسب‌وکار و فضای بازار ندارند، برای ورود به این دوره‌ها پذیرفته نمی‌شوند. برای مثال، معتبرترین گواهی حرفه‌ای مشاوره مدیریت با عنوان مشاور مدیریت تایید صلاحیت‌شده (CMC) از سوی شورای بین‌المللی موسسات مشاوره مدیریت صادر می‌شود. این گواهی کارکرد دانشگاهی ندارد و اشخاصی می‌توانند این گواهی را دریافت کنند که به طور مشخص سابقه کار به عنوان مشاور مدیریت را داشته باشند و نتیجه کار آنها توسط سازمان‌های کارفرما تایید شده باشد.

به علاوه، هیچ نگاه استراتژیکی بر طراحی چیزی به اسم رشته مشاوره مدیریت در دانشگاه‌های ایرانی حاکم نیست. آشفتگی فراوانی در دروس منتخب برای تدریس در این رشته حاکم است و از همین حالا می‌توان حدس زد که مدرسان چنین دروسی، همان اساتید سایر گرایش‌های رشته مدیریت هستند که برخی سابقه ارائه مشاوره (به معنای واقعی مشاوره مدیریت) را ندارند. برای اینکه مدعیات و استدلال‌های خودم را منظم کنم، بهتر است آنها را در قالب چند مورد زیر بیان نمایم:

مشاوره مدیریت رشته دانشگاهی نیست، هیچ کتابی برای یاد گرفتن آن وجود ندارد و هیچ استادی نمی‌تواند با برگزاری کلاس در دانشگاه از دانشجو، مشاور مدیریت بسازد. یادگیری مشاوره مدیریت مستلزم درگیر شدن در پروژه‌های مشاوره و همنشینی با افراد متخصص در این حرفه است. نکته جالب اینجاست که بسیاری از این افراد حرفه‌ای الزاماً درس خوانده رشته مدیریت نیستند و هیچ کدام‌شان نیز مشاوره را از درون کتاب‌ها یاد نگرفته‌اند، اما مفاهیم مدیریتی را از بسیاری از دانشگاهیان رشته مدیریت بهتر می‌دانند.

مشاوره مدیریت اصولاً یک رشته تخصصی مستقل نیست. مشاوره مدیریت نیازمند احاطه فرد بر یک یا چند حوزه مدیریتی است و برای احاطه در این حوزه‌ها، باید در کلاس‌های مرتبط با آن حوزه تخصصی شرکت کنید، دوره‌های پیشرفته آن حوزه را بگذرانید، مطالعه کنید، مقاله و نشریات تخصصی را بخوانید، سال‌ها با تحلیل داده‌ها و حل مسائل کوچک کسب‌وکارها سر و کله بزنید و هزار و یک کار دیگر را بکنید که در رشته و کلاس‌های دانشگاهی مشاوره مدیریت از آنها خبری نخواهد بود! رشته مشاوره مدیریت از شما چه چیزی خواهد ساخت؟ تصور می‌کنید به همه زوایای مشاوره آگاه هستید و می‌توانید مشاور هر شرکتی از یک استارت‌آپ کوچک تا کوکاکولا باشید؛ اما واقعیت چیز دیگری است. حتی اگر تصور می‌کنید مشاوره مدیریت مسیر شغلی آینده شما را می‌سازد، محتوای رشته مدیریت هیچ بار علمی و حرفه‌ای برای شما نخواهد داشت و یک دوره دو یا سه ساله نمی‌تواند زوایای مختلف حرفه مشاوره مدیریت را به شما نشان بدهد.

استادان دانشگاه معمولاً مشاوران مدیریت خوبی نیستند و این ادعا به این معناست که با حضور در سر کلاس استادان دانشگاهی چیز زیادی درباره مشاوره یاد نمی‌گیرید. اثبات این مدعا چندان سخت نیست! کافی است جست‌وجویی درباره پروژه‌های مشاوره و حجم قراردادهای اساتید دانشگاهی نسبت به قراردادهای مشاوران حرفه‌ای داشته باشید و پرس‌وجویی از کیفیت خروجی‌های اساتید و اعضای هیئت‌علمی داشته باشید تا این ادعا برای شما اثبات شود. به علاوه، می‌توانید نگاهی به سایت چند شرکت اصلی بین‌المللی در حوزه مشاوره مدیریت مانند بی‌سی‌جی، مک‌کنزی و بین اَند کمپانی بیاندازید، مشاوران حاضر در این شرکت‌ها استاد دانشگاه نیستند و حتی بسیاری از آنها الزاماً مدرک MBA هم ندارند. البته، شخصاً معتقدم مشاوره مدیریت باید هر دو وجه حرفه‌ای و آکادمیک را داشته باشد و خروجی کار مشاوران حرفه‌ای باید با معیارهای حداقلی صحت از منظر آکادمیک قابل توجیه باشد.

مشاوره مدیریت تا حد زیادی وابسته به تجربه و قابلیت‌های ذاتی فرد است. تجربه از حضور در محیط کار و فضای بازار ناشی می‌شود و شخصاً نمی‌توانم کسی را تصور کنم که با حضور در مقطع دوساله کارشناسی ارشد مشاوره مدیریت و بدون هیچ سابقه‌ای در فضای بازار، بتواند با مشاوره‌هایش برای سازمان خلق ارزش کند. از طرف دیگر، فکر نمی‌کنم آزمون‌های استاندارد شده کنکور سهمی برای سنجش قابلیت‌های ذاتی مشاوره مدیریت مانند حل مسئله، ارتباطات، شبکه‌سازی و مذاکره در نظر گرفته باشند. بنابراین داوطلبان کنکور فارغ از قابلیتهای ذاتی‌شان تنها بر اساس رتبه به دست آمده وارد رشته مشاوره می‌شوند و احتمالاً پس از هدر دادن دو سال از عمر و فرصت خود، به مشاورانی تبدیل می‌شوند که خروجی تلاش‌هایشان برای هیچ سازمانی کارامد نیست و نمی‌تواند رضایت شغلی خودشان را نیز تامین کند. کسب تجربه نیازمند صرف زمان در دنیای واقعی و تجربه سلسله‌‌وار است! برای شخص من، این توالی با کارمندی در چند شرکت، قریب به دو سال حضور مستمر در یک سازمان با ماهیت دولتی، راه‌اندازی و اداره بیش از هفت کسب‌وکار موفق و ناموفق، مشاوره به کسب‌وکارهای کوچک، حضور در تیم‌های مشاوره در هلدینگ‌ها و شرکت‌های بزرگ و مشاوره به چند مدیرعامل سپری شده و امروز همچنان تصور می‌کنم به تجربه کردنِ بیشتر و بیشتر نیاز دارم.

صنعت و بازار نیازمند مشاوران حرفه‌ای است، بنابراین مدیران و صاحبان صنایع روی خوشی به فارغ‌التحصیلان رشته مشاوره مدیریت نشان نخواهند داد. معمولاً مدیران باتجربه سعی می‌کنند اشخاصی را به عنوان مشاور انتخاب کنند که به جای مدرک دانشگاهی حرفی برای گفتن داشته باشند و سابقه کاری‌شان این قابلیت را نشان دهد.

همه اینها را گفتم تا به این نقطه مشخص برسم و نکاتم را در قالب سه توصیه جمع‌بندی کنم:

برای دانشجویان و داوطلبان تحصیلات تکمیلی رشته مدیریت: رشته مشاوره مدیریت را جدی نگیرید و اگر تصور می‌کنید استعداد تبدیل شدن به مشاور را دارید، زمان و عمرتان را برای تحصیل در چنین رشته‌ای تلف نکنید. در عوض، یکی از گرایش‌های اصلی مدیریت مانند استراتژی، بازاریابی، منابع انسانی، تکنولوژی و عملیات یا مالی را انتخاب کنید و در آن حوزه به تحصیل و مطالعه و پژوهش و تجربه بپردازید. اگر در یک حوزه تخصص و تجربه کافی کسب کنید، می‌توانید در همان حوزه به مشاور خوبی تبدیل شوید و مسیر حرفه‌ای خودتان را پایه‌ریزی کنید. اما رشته مشاوره مدیریت چیزی به توانایی‌های بالقوه شما برای کار در قالب یک مشاور مدیریت اضافه نخواهد کرد.

برای استادان و مسئولان دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها: مشاوره مدیریت را جدی بگیرید، اما آن را یک رشته مستقل نپندارید! با اضافه شدن رشته مشاوره مدیریت به سبد گرایش‌های تحصیلی در دانشکده و دانشگاه شما، چیزی به تعداد یا حجم قراردادهای مشاوره‌تان افزوده نمی‌شود. با این اقدام نسلی را تربیت خواهید کرد که همین قابلیت‌های ابتدایی و نابالغ نسل کنونی فارغ‌التحصیلان رشته مدیریت را هم ندارد. بهتر است به جای این کار، مهارت‌هایی مانند مذاکره، ارائه مطلب، مدل‌سازی و نگارش حرفه‌ای را به دانشجویان آموزش دهید، قراردادهایی برای برگزاری دوره‌های کارآموزی با شرکت‌های صنعتی منعقد کنید، یا بخشی از فضای دانشگاه را به مراکز رشد کسب‌وکارهای کوچک و ایده‌های نوآورانه اختصاص دهید. چنین فضایی می‌تواند آزمایشگاه خوبی برای تجربه فضای واقعی بازار برای دانشجویان گرایش‌های مختلف رشته مدیریت باشد و به علاوه، برند دانشگاه را نسبت به زمانی که برای آموزش مشاوره مدیریت دانشجو پذیرش کند، ارزشمندتر سازد.

برای سیاست‌گذاران آموزشی: باور کنید رشته‌ای به نام رشته مشاوره مدیریت وجود ندارد! مشاوره مدیریت یک حرفه است و دانش آن در قالب گرایش‌های متنوع رشته مدیریت هم‌اکنون نیز در حال تدریس است. راه‌اندازی دوره رسمی آموزش مشاوره مدیریت در کوتاه‌مدت تعداد زیادی از دانشجویان مستعد را به خود جلب می‌کند و در بلندمدت آنها را تبدیل به استعدادهای رشدنیافته‌ای می‌کند که تبعاتی از قبیل ارائه مشاوره‌های غیرحرفه‌ای به صاحبان صنایع، افزایش نرخ بیکاری در میان فارغ‌التحصیلان رشته مدیریت و سرخوردگی این افراد را از یافتن موقعیت‌های شغلی مورد انتظار به همراه خواهد داشت.